«چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند» اثر قابل تأملی از ریموند بودون، جامعهشناس فرانسوی است که در سال 2004 منتشر شد. بودون در این کتاب به دلایلی میپردازد که چرا بهنظر میرسد بسیاری از روشنفکران نسبت به لیبرالیسم دارای قید و بند یا حتی خصومت هستند.
بودون با بررسی ابعاد مختلف لیبرالیسم، در سیاست، اقتصاد و جامعه، انتقادات رایجی را که توسط روشنفکران بیان میشود، تحلیل میکند و تلاش میکند تا دلایل اصلی مخالفتهای گسترده آنها را درک کند.
یکی از زمینههای اصلی اختلاف در سوءظن نسبت به اقتصادهای بازار است. برخی از روشنفکران، لیبرالیسم اقتصادی را به این دلیل مورد انتقاد قرار میدهند که سودجویی، ممکن است نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را تشدید کند یا ارزشهای اخلاقی را بهنفع کارایی اقتصادی بهخطر بیاندازد. تنش ذاتی بین آزادی اقتصادی و عدالت اجتماعی، موضوعی تکراری است و منتقدان استدلال میکنند که پیگیری بیرویه منافع فردی میتواند رفاه جمعی را تضعیف کند.
ترس از فردگرایی بیشازحد جنبهی دیگری است که بودون بررسی کرده است. تأکید لیبرالیسم بر حقوق و آزادیهای فردی، نگرانیهایی را در میان روشنفکرانی ایجاد میکند که نگران این هستند که تأکید تمام بر استقلال فردی ممکن است پیوندهای جمعی و همبستگی اجتماعی را ازمیان ببرد. منتقدان استدلال میکنند که تمرکز بیشاز اندازه بر آزادی شخصی ممکن است منجر به جامعهای چندپاره شود که در آن تعقیب منافع شخصی بر منفعت عمومی اولویت دارد.
جهانی شدن که اغلب با لیبرالیسم ارتباط نزدیکی دارد، توسط روشنفکران نیز مورد بررسی قرار میگیرد. برخی آن را تهدیدی برای فرهنگهای محلی و هویتهای ملی میدانند و سوالاتی را درمورد سازگاری اصول لیبرال با حفظ تنوع فرهنگی مطرح میکنند. تنش بین امرجهانی و محلی و همگنسازی بالقوهی فرهنگها، به دغدغهی اصلی کسانی تبدیل میشود که لیبرالیسم را از منظر فرهنگی نقد میکنند.
علاوهبر این، رابطه بین لیبرالیسم و دموکراسی موضوع مناقشه است. درحالیکه لیبرالیسم و دموکراسی اغلب در هم تنیده میشوند، برخی از روشنفکران این سوال را مطرح میکنند که آیا لیبرالیسم اقتصادی، بهویژه با آرمانهای دموکراسی سیاسی سازگار است یا خیر. نگرانی در مورد تمرکز قدرت اقتصادی و تأثیر شرکتهای بزرگ بر فرآیندهای دموکراتیک، روشنفکران را به ارزیابی انتقادی مبانی دموکراسیهای لیبرال ترغیب میکند.
ذکر این نکته ضروری است که عنوان بودون ممکن است بهعنوان یک تعمیم تلقی شود و کتاب نشان نمیدهد که تمامی روشنفکران، لیبرالیسم را رد میکنند. برعکس، بودون تنوع عقاید درون جامعه روشنفکری را به رسمیت میشناسد و بهدنبال درک انگیزههای پشت انتقادهایی است که توسط روشنفکران خاص نسبت به لیبرالیسم بیان میشود. بودون با درگیر شدن با این نقدها، خوانندگان را دعوت میکند تا پیچیدگیهای پیرامون رابطهی بین اندیشه روشنفکری و اصول لیبرالی را بررسی کنند و درک دقیقی از گفتگوی چندوجهی بین روشنفکران و سنت لیبرال را تقویت کنند.
کتاب چرا روشنفکران لیبرالیسم را دوست ندارند؟