در حقیقت کاهلی نفرین انسان است. همان طور که دهقانان ایرلندی و کولی ها در همه جای دنیا در فقر و بدبختی و بیکاری محض زندگی می کنند، انسان دنیوی نیز در لذت های جسمانی برای همان دلایل زندگی می کند. برای انسان تعالی یافته، نوشیدن شراب عالی، خوردن غذاهای خوشمزه، مناظر درخشان و آوای زیبا و ستودنی زنان در پیرامون اش به عنوان هدف نهایی مانند انسان متوهم رضایت بخش، نیست. هیچ نقطه ی نهایی نمی تواند وجود داشته باشد، زیرا زندگی در هر شکلی مجموعه ای گسترده از طیف های ظریف است؛ اما انسان انتخاب می کند در نقطه ای از فرهنگ که به آن رسیده ثابت بایستد و قسم می خورد که جلوتر نرود و عبارات دلخواهی برای خود می سازد تا کاهلی خود را توجیه کند.