این کتاب مقالات منتشر شده نوسبام در مورد رابطه بین ادبیات و فلسفه، به ویژه فلسفه اخلاق را گرد هم آورده است. این مقالات، که بسیاری از آنها قبلا برای خوانندگان غیرمتخصص قابل دسترس نبودند، به موضوعات اساسی مانند رابطه بین سبک و محتوا در کاوش مسائل اخلاقی می پردازند. ماهیت توجه اخلاقی و دانش اخلاقی و ارتباط آنها با اشکال و سبک های نوشتاری؛ و نقش عواطف در تدبر و خودشناسی. نوسبام به بررسی و دفاع از مفهومی از درک اخلاقی میپردازد که شامل فعالیتهای عاطفی و فکری میشود و به جای قواعد انتزاعی، نوع خاصی از اولویت را به ادراک افراد و موقعیتهای خاص میدهد. او استدلال میکند که این مفهوم اخلاقی را نمیتوان به طور کامل و مناسب بیان کرد، بدون اینکه به اشکال نوشتاری که معمولا ادبی تلقی میشوند تا فلسفی، بیان شود. در نتیجه لازم است ما مفهوم فلسفه اخلاق به منظور گنجاندن این اشکال گسترش دهیم.
این مجموعه با دو مقاله جدید و نسخههای اصلاحشده چندین مقاله منتشر شده قبلی، تلاش میکند تا رابطه بین عناصر ادبی و تئوریک انتزاعیتر را در چارچوب چنین تحقیق اخلاقی گستردهتری بیان کند.
بهترین بحث مدرن در مورد روش هایی که از طریق آن چیزی که ما فلسفه می نامیم و آنچه ما ادبیات می نامیم با هم ارتباط دارند... هرکسی که می خواهد به این فکر کند که چگونه ادبیات و فلسفه می توانند به یکدیگر خدمت کنند، نباید فقط این کتاب را بخواند، بلکه آن را مطالعه کند و به بحث های پیچیده اش بارها و بارها برگردد.
یکی از اصلی ترین کتاب های منتشر شده [در سال 1991]، کتابی بسیار مهیج، که ما را با افکاری تازه به برخی از محبوب ترین نویسندگانمان برمی گرداند و در این فرآیند فلسفه را به زمین بازمی گرداند.
کتاب خوبیه .روان و قابل فهم و مفید .
اطلاعات خوبی داده شده بود راجع به معرفی کتب فلسفی