در این داستان تخیلی خانم و آقای «لمچاپ» به همراه «استنلی» و «آرتور» خود را برای کریسمس آماده می کردند. آنها بعد از یک روز کاری، به همراه دوستان و اعضای خانواده شان بیرون رفتند و در اطراف محله، همگی سرود کریسمس را خواندند. پس از آن، خانم لمچاپ گروه سرود را به خانه دعوت کرد و همگی با هم شیرکاکائو خوردند. پس از پخش هدیه های کریسمس، استنلی و آرتور از طریق اخبار تلویزیون دریافتند که کمک های فراوانی از جمله چادر، خوراک و پوشاک از طریق مردم به دست زلزله زده های امریکای جنوبی رسیده است. آن دو از این خبر، بسیار خوشحال شدند و دریافتند به خاطر نامه ای که به بابانوئل فرستادند تا به مردم زلزله زده کمک شود، حالا آنها هم خوشحال هستند.
کتاب کریسمس پرماجرای استنلی