1. خانه
  2. /
  3. کتاب در خانه ام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید

کتاب در خانه ام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید

1 از 1 رأی

کتاب در خانه ام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید

J'étais dans ma maison et j'attendais que la pluie vienne
انتشارات: نشر نی
ناموجود
12000
درباره ژان لوک لاگارس
درباره ژان لوک لاگارس
ژان لوک لاگارس (زاده ۱۴ فوریه ۱۹۵۷ – درگذشته ۳۰ سپتامبر ۱۹۹۵) بازیگر، کارگردان تئاتر و نمایشنامه‌نویس فرانسوی بود. اگرچه در طول زندگی‌اش موفقیت متوسطی داشت، اما از زمان مرگش به یکی از پرتولیدترین نمایشنامه‌نویسان معاصر فرانسوی تبدیل شد.
او در هریکور، هاوت ساون به دنیا آمد و در دانشگاه بزانسون تحصیل کرد. او یکی از بنیانگذاران تئاتر د لا رولوت در سال 1978 بود و پیش از شروع به اجرای نمایشنامه های خود، نمایشنامه نویسانی مانند پیر دو ماریو، اوژن مارین لابیشه و اوژن یونسکو را کارگردانی کرد. برخی از نمایشنامه های اولیه او به عنوان مشتقات یونسکو یا ساموئل بکت مورد انتقاد قرار گرفتند. اگرچه برخی از نمایشنامه‌های او توسط تئاتر اوورت منتشر شد یا به‌عنوان نمایشنامه‌های رادیویی ضبط شد، اما تنها تعداد کمی از آنها در طول زندگی او روی صحنه رفتند.
او با انتشار 25 نمایشنامه در طول زندگی خود، در سال 1995 بر اثر ایدز درگذشت. او همچنین یک جلد داستان کوتاه منتشر کرد، یک لیبرتو اپرا و یک فیلمنامه فیلم نوشت و شرکت انتشاراتی Les Solitaires intempestifs را تأسیس کرد. او پس از مرگش توسط منتقدان دوباره کشف شد و بیشتر به عنوان یکی از مهمترین نمایشنامه نویسان مدرن فرانسوی شناخته شد. این امر منجر به تولیدات بسیاری در خارج از کشور شد، مانند نسخه برزیلی Music-Hall اثر Luiz Päetow که در سال 2010 برنده جایزه Theater Shell شد.
در سال 2015، خاویر دولان کارگردان فیلم، Juste la fin du monde لاگارس را در فیلم It's Only the World اقتباس کرد که جایزه بزرگ و جایزه هیئت داوران جهانی را در جشنواره فیلم کن 2016 دریافت کرد. Le pays lointain در تئاتر Odeon پاریس در سال 2019 تولید شد.
دسته بندی های کتاب در خانه ام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید
قسمت هایی از کتاب در خانه ام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید

باز دیرتر ـ در سنی که دارم ـ سال های سال دیرتر٬ اگر قرار باشد شهوت مرا دوباره دربرگیرد٬ اگر میل به عشق٬ میل به عاشق و معشوق بودن از من عبور کند٬ میل این که کسی بیاید٬ سرانجام٬ و مرا ببرد ـ شایسته ی آن خواهم بود٬ نه٬ چنین فکر نمی کنی؟ ـ من این را مانند چنان دردی تصور خواهم کرد٬ چنان فاجعه ی بی رحمانه ای٬ چنان مصیبتی و پیش از هر چیز٬ پیش از هر چیز٬ ریشخندی چنان شرور٬ یک شوخی زندگی٬ نه؟ که من خواهم گریخت٬ که می جویم٬ امیدوارم٬ نیروی گریختن را٬ کشیدن فریادی خشمناک و گریختن٬ که از او دور خواهم شد٬ که آنی را که می آید خواهم راند٬ آنی که خواهد گفت مرا دوست دارد و می خواهد من نیز او را دوست داشته باشم و چنین جنایت بزرگی را مرتکب می شود که این همه دیر آمده.

مقالات مرتبط با کتاب در خانه ام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب در خانه ام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

سلام وقت بخیر کتاب دوست انسان در تنهایی در تحصیل در بیکاریها می‌باشد

1399/11/09 | توسطمحمد یارمحمدی - کاربر سایت
0
|