کتاب حاضر درباره دایناسوری است که به جهان کنونی راه می یابد و میان او و صاحبش ماجراهایی روی می دهد که داستان براساس آن شکل می گیرد . ساوینول جوان برای عید پاک چند تخم مرغ نیز هدیه گرفته است .یکی از آنها ترک بر می دارد و در برابر چشمان حیرت زده او یک جوجه دایناسور از آن سر در می آورد. وحشت از این که آن حیوان کوچک به سرعت تبدیل به یک دایناسور عظیم الجثه شود، "ساوینول "را به کتابخانه می کشاند تا درباره او اطلاعاتی به دست آورد. با مطالعه دقیق در می یابد که او یک "کامپسوگناتوس"، یعنی دایناسوری است که جثه اش از یک مرغ خانگی بزرگتر نخواهد شد...
درباره هانا یوهانسن
هانا یوهانسن (17 ژوئن 1939 در برمن) ، نویسنده سوئیسی است. وی در رشته های فلسفه کلاسیک ، آموزش و مطالعات آلمانی در دانشگاه های ماربورگ و گوتینگن تحصیل کرد. وی از سال 1967 تا 1969 در ایتاکا ، نیویورک زندگی می کرد و در سال 1972 به همراه همسر خود آدولف ماسگ به کیلچبرگ ، زوریخ ، جایی که امروز نیز زندگی می کند ، نقل مکان کرد.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟