در سال 1953 ، نیکلاس بوویه ، جوان بیست و چهار ساله و دوست هنرمند وی ، تیری ورنت ، راهی مسیری شدند تا از زادگاهشان ژنو تا گردنه های خیبر سفری هیجان انگیز و آموزنده را بپیمایند.
آنها یک فیات قدیمی و کمی پول داشتند به راه افتادند و می دانستند که خود را باید برای هر اتفاقی آماده کنند.
این دو از ایران و پاکستان و ترکیه در این سفر دیدن کردند.
باید گفت که در این کتاب« شیر و خورشید» قسمت مربوط به ایران آن توسط ناهید طباطبایی ترجمه شده است و در دسترس فارسی زبانان قرار گرفته است.
این کتاب که به صورت زندگی نامه به نگارش در آمده است، فهم بسیار خوبی از ایران گذشته به خوانندگان معاصر می دهد. نثر این کتاب صمیمیانه و روان است و مخاطب با آن ارتباط خوبی می تواند برقرار می کند. این کتاب می تواند منبع بسیار خوبی برای شناخت آداب و رسوم ایرانیان باشد.
نکته حائز اهمیت این کتاب این است که ما می توانیم تاریخ گذشته ایران را از دریچه ذهن یک شهروند خارجی ببینیم و درک بهتری از موقعیت تاریخی خودمان بدست آوریم.
بوویه خواننده را از ابعاد متعالی سفر آگاه می کند.
... مانند شهاب سنگی که فضای ما را روشن می کند.
شیراز شهری آرام است که در آن هنر زندگی حتی در رفتار پلیس ها هم دیده می شود. هرگز، حتی این روزها، در این سرزمین با یکی از آن مناظر منقلب کننده ی بی عدالتی که به خاطر وضعیتش باعث تاثر می شود، رو به رو نمی شوید. چون چیزی از لطافت، مانند کندی تقطیر در آن جا هست که به دانایی ایران باستان بر می گردد. علی رغم فقر بعضی ها و حیله گری بعضی دیگر، هنوز هم این لطافت خود را با بیش ترین استمرار و ایثار نشان می دهد. یک کشاورز خصوصی، به چه انگیزه ای، شعری سنتی را که اصلا وجهه روستایی ندارد، زمزمه می کند. ناگزیر باز هم در خانه اش را به همان رنگ آبی نادر در می آورد، یا از لاستیک های کهنه، باریکه هایی به آن دقت و اصالت می برد، همان طور که در سرزمین پنج هزارساله باید باشد.
بخشی از کتاب: "حرکت از کرمان" در شرق ایرانیها خیلی تریاک مصرف میکنند، به خصوص راننده ها، که زندگی شان بسیار خسته کننده است.وقتی با یک ایرانی از تریاک صحبت میکنید، او از تعجب فریاد میزند و در عرض یک ثانیه توضیح میدهد که انگلیسیها بودند که آن را در کشور کاشتند و از فروشش حمایت کردند... و غیره باید گفت که این جا، تگرگ روی شالیزارها نمیبارد و اتوبوس در دره نمیافتد بدون اینکه فورا انگلیسیها را متهم کنند...
خواندن این سفرنامه در عین حال که لذت بخش هست خواننده را با دیدگاه یک خارجی درباره ایرانیان آشنا میکنه و نه تنها میتونه منبع خوبی جهت تصحیح بعضی از ایرادات ایرانیان باشه بلکه در شناخت افکار و نظرات مردم کشورهای دیگه به ایرانیان کمک کنه. ترجمه کتاب بسیار روان بود و خواننده احساس نمیکنه متنی ترجمه شده میخونه.
بوویه و دوستش در دهه 30 شمسی از ماکو وارد ایران میشوند و او ثبت مشاهدات خودش را از وضعیت جغرافیایی، فرهنگ ایران و آداب و رسوم مذهبی آغاز میکنه. مشاهدات و توصیفات او بسیار دقیق هستند. مشاهدات او مربوط به شهرهای تبریز، میانه، تهران، اصفهان، شیراز، کرمان و بم و زاهدان هست. او با نگاهی تیزبین و لحنی انتقادی و باتوجه به مطالعاتی که از قبل درباره ایران داشته مسائل را شرح میده.
من این کتاب به پیشنهاد آقای ضابطیان خوندم و دوستش هم داشتم متاسفانه کتاب زیاد دیده نشده و تبلیغاتی برای این کتاب از طرف ناشر نشده