1. خانه
  2. /
  3. کتاب آندورا

کتاب آندورا

نویسنده: ماکس فریش
3.8 از 1 رأی

کتاب آندورا

Andorra
انتشارات: قطره
٪15
170000
144500
معرفی کتاب آندورا
کتاب آندورا، نمایشنامه ای نوشته ی ماکس فریش است که نخستین بار در سال 1961 به چاپ رسید. نیروهای تمامیت طلب به جمهوری آندورا یورش برده اند. ساکنین این جمهوری، در مقابل عقاید و اقدامات ضدیهودی نیروهای اشغال گر سکوت اختیار کرده و به آندری، پسری سرراهی که توسط یک معلم به فرزندخواندگی پذیرفته شده، خیانت می کنند. معلم ادعا می کند که آندری را از دست گروه هایی ضدیهودی از کشور مجاور نجات داده است. اما به نظر می رسد که آندری اصلا یهودی نیست. نمایشنامه ی آندورا با ارائه ی داستانی درباره ی پسری غیریهودی که به عنوان یک یهودی بزرگ شده و به قربانی اقدامات ضدیهودی تبدیل می شود، به کاوش در ساز و کارها و عواقب بعضا جبران ناپذیر نژادپرستی می پردازد.
درباره ماکس فریش
درباره ماکس فریش
ماکس فریش ، زاده ۱۵ می ۱۹۱۱ و درگذشته ی ۴ آپریل ۱۹۹۱، داستان نویس، نمایش نامه نویس و معمار سوییسی بود. فریش در دانشگاه زوریخ ادبیات آلمانی خواند و در سال ۱۹۳۴ اولین رمانش را به رشته ی تحریر درآورد. او پس از انتشار دومین رمانش تصمیم گرفت نویسندگی را رها کند و به معماری روی آورد، اما پس از دریافت جایزه ی «کنراد فردیناند مایر»، دوباره نویسندگی را از سر گرفت. فریش در سال ۱۹۵۴ کتاب «اشتیلر» را منتشر کرد و با این اثر در دنیای ادبیات مشهور شد.
ویژگی های کتاب آندورا
  • ماکس فریش از نویسندگان پرفروش سوییس
نکوداشت های کتاب آندورا

حکایتی جاودان درباره ی نژادپرستی.

Barnes & Noble

یکی از شناخته شده ترین نمایشنامه های فریش.

Amazon
قسمت هایی از کتاب آندورا

باربلین: اگه انقدر به پاهام نگاه نکنی، می تونی ببینی دارم چه کار می کنم. من سفید می کنم. برای این که اگه یادت نرفته باشه فردا روز سنت ژرژه. من خونه ی پدرم رو سفید می کنم. اما شما سربازها چه کار می کنین؟ دست هاتون رو زدین پر کمرتون و توی کوچه ها ول می گردین.

سرباز می خندد. باربلین: من نامزد دارم. سرباز: نامزد! باربلین: این طور مثل بوزینه نخند. سرباز: نامزدت قوز داره؟ باربلین: چه طور مگه؟ سرباز: واسه این که به مردم نشونش نمی دی. باربلین: راحتم بذار! سرباز: یا این که پاهاش کجه؟ باربلین: برای چی پاش کج باشه؟ سرباز: آخه هیچ وقت ندیدیم که با تو برقصه.

این اواخر چرا انقدر مشروب می خوره؟ و بعد هم به همه ی دنیا فحش می ده. اصلا یادش می ره کی هست. این مزخرفات رو برای چی می گه؟ باربلین: من خبر ندارم پدرم توی کافه چی ها می گه. کشیش: خیالاتی شده. اون می گه ما از سیاهپوش های همسایه بهتر نیستیم. آخه چرا مدام این حرف رو می زنه؟ مردم ازش دلخور شدن، من هم تعجبی نمی کنم. یک معلم حق نداره این حرف ها رو بزنه. اصلا چرا هر مزخرفی رو که توی کافه شایع می شه باور می کنه؟

مقالات مرتبط با کتاب آندورا
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم

در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.

نظر کاربران در مورد "کتاب آندورا"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

خوندنش رو پیشنهاد میکنم .

1402/11/22 | توسطنسرین محاسندار
0
|