این رمان به حوادث انقلاب سال ۵۷ و درگیری و کشتار مبارزان سیاسی در سالهای قبل و بعد از انقلاب می پردازد.
اسامی این چهار پسر: ایرج، سعید، اسد، مجید است.
مجید، شخصیت محوری داستان که بیشتر بخشهای داستان را از زبان او می شنویم.
توصیه ی فریدون پدر خانواده به این چهار پسر این بود که از فعالیت های سیاسی به دور باشند. این چهار پسر هر کدام عقایدشان با هم متفاوت بود.
بیشتر داستان کتاب با خیال و واقعیت همراه است. مجید امانی به علت مشکلات روانی در تیمارستانی در آلمان بستری است. مجید امانی همراه برادرهایش شروع به چاپ اعلامیه و توزیعش و مبارزه علیه نظام شاهنشاهی می کند.
برادرش ایرج به خاطر همین مبارزات، اعدام می شود. پدر خانواده فریدون امانی، می توانست با نفوذی که داشت پسرش را از حکم اعدام نجات دهد اما چون اتمام حجت هایش را با پسرانش کرده بود این کار را انجام نداد.
کتاب فریدون سه پسر داشت