در محجر همیشه بسته بود. اگر هر روز یک ساعتی در باز بود، اندکی هوا جریان پیدا می کرد. همیشه هوای آلوده و بوی بد توالت و فاضلاب در راهرو اذیتمان می کرد. هر چه نفس می کشیدیم بوی کثافت و فاضلاب بود. تاریک بودن آن جا هم مزید بر علت شده بود. همین نفس کشیدن ما عامل مریضی و ناخوشی ما بود. هر چه میکروب در هوا بود وارد شش های ما می شد. آن شرایط هر روز توان ما را می گرفت. هیچ یک از مسئولان زندان فکری نمی کردند. به خیالشان زندانیان در هتل پنج ستاره زندگی می کنند. گاهی آلودگی هوا و محیط آن قدر زیاد می شد که وقتی بعضی از مسئولان برای بازدید می آمدند به محض باز شدن در سلول دماغشان را می گرفتند و زود می رفتند.
یاد جزیره مجنون وشهیدوالامقامش حاج علی هاشمی وعلی اصغدگرجی زاده بخیر...🌷🌷..
درود خدا بر شما رزمندگان راه حق