آدمی در این عالم برای کاری آمده است و مقصود آن است.
در عالم یک چیز است که آن فراموش کردنی نیست. اگر جمله چیزها را فراموش کنی و آن را فراموش نکنی؛ باکی نیست و اگر جمله را به یاد آری و فراموش نکنی و آن را فراموش کنی، هیچ نکرده باشی.همچنان که پادشاهی تو را به ده فرستاد، برای کاری معین. تو رفتی و صد کار دیگر گزاردی، چون آن کار را که برای آن رفته بودی نگزاردی، چنان است که هیچ نگزاردی. پس آدمی در این عالم برای کاری آمده است و مقصود آن است؛ چون آن نمی گزارد، پس هیچ نکرده باشد.
کتاب زندگی در زندگی