1. خانه
  2. /
  3. کتاب چشم های سبز هی هو ها ما

کتاب چشم های سبز هی هو ها ما

5 از 1 رأی

کتاب چشم های سبز هی هو ها ما

Cheshm-haye Sabz-e Hi Hu Ha Ma
انتشارات: شهرستان ادب
٪15
70000
59500
درباره ریحانه جعفری
درباره ریحانه جعفری
از بچگی عاشق آدم‌ها، سفر و کتاب بودم. هر کتاب برام یه سفر بود. سفر به جهان نویسنده. با خوشحالیِ‌ آدم‌های توی کتاب‌ها، خوشحال می‌شدم و با ناراحتی‌هاشون، ناراحت. بعضی وقت‌ها کارهام عین قهرمان کتابی می‌شد که داشتم می‌خوندم. احساس خوبی بود این‌همه دوست‌های جورواجور از کشورهای جورواجور داشتن. هنوز هم همین‌جوری‌ام. با شخصیت‌های داستان‌ها زندگی می‌کنم. یکی‌ش همین استنلی. وقتی استنلی پاتز از خونه رفت،‌ نگران شدم. وقتی توی آکواریوم پیراناها رفت، ترسیدم. و چه خوب بود وقتی به ماه خیره شد و از تهِ دل خونواده‌ی گمشد‌ه‌ش رو صدا زد.
قسمت هایی از کتاب چشم های سبز هی هو ها ما

با هر حرکت بدنش،بیشتر آشوب میشدم .نیرویی داغم کرد و هلم داد جلو . چوب دستی به دست از بالای درخت آمدم پایین. پاورچین پاورچین بهش نزدیک شدم.چوب دستی را بردم بالا.تا خواستم بزنمش،تند و فرز جا خالی داد. چوب دستی فقط خورد به دمش.میوووی بلندی کرد و به سرعت باد غیبش زد. بابا از ایوان روبه روی کلاس ها داد زد:«آهای بچه ،چه کار به کار این بدبخت بیچاره ها داری ؟چشمت به گربه میافته،قاتل بابات و میبینی انگار!» پام را محکم کوبیدم زمین.چوب دستی را پرت کردم طرف درخت و فریاد زدم:«قاتل بابام را نه،قاتل مرغ عشقام،قاتل عزیز ترین چیزی که داشتم .میفهمی؟!

مقالات مرتبط با کتاب چشم های سبز هی هو ها ما
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب چشم های سبز هی هو ها ما" ثبت می‌کند