حالا من و تو اینجا تنها هستیم… و تو این افتخار رو خواهی داشت که در خدمت بزرگ ترین کشف علمی بشر باشی! انتقال روح!… درسته… من می خوام روح تو رو به بدن آدم آهنی انتقال بدم… بعد از چند دقیقه رویای زندگیم به حقیقت خواهد پیوست. من یه موجود زنده به وجود میارم! من زندگی رو به یه ماشین فرمانبردار انتقال خواهم داد! یه قلب کائوچویی در سینه فولادی شروع به تپیدن خواهد کرد! قدرت مطلق علوم مدرن…
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟