کار کلاسیک رابرت جانسون به نام کتاب "اسطوره ی جام مقدس (سفر قهرمانی مرد امروز)" که به بررسی تفاوتهای بین زن و مرد میپردازد یک اثر بسیار با ارزش است که توسط تورج رضا بنی صدر به فارسی برگردانده شده و نشر "لیوسا" نیز آنرا چاپ کرده است.
واقعا مرد بودن به چه معناست؟ برخی از نقاط عطف در مسیر راه رسیدن به مردانگی بالغ کدامند؟ و مولفه های زنانه شخصیت یک مرد چطور؟
زنان در طول قرنها تخصص قابل توجهی در تکنیک سازگاری با مردان به دست آوردهاند، و دلیل خوبی هم دارد، اما این به معنای درک واقعی آنها نیست. گذار از دوران کودکی به مردانگی واقعی یک مبارزه پیچیده است که در این کتاب بررسی شده است.
کتاب "اسطوره ی جام مقدس" امروز مانند زمانی که برای اولین بار منتشر شد، نگاهی جذاب به هویت مردانه و چگونگی تأثیر پویایی زنانه بر مردان ارائه می دهد.
برای کسانی که میخواهند درک عمیقتری از رابطهشان با خدا (قدرت برتر، حقیقت جهانی)، نقش یا کهن الگوی مرد، و رابطهشان با زن، رابطهشان با کسی که هستند، داشته باشند، این کتاب مهمی است. جانسون، تحلیلگر یونگی، در نوشته های خود درک عمیقی از رابطه معنوی انسان را برای خوانندگان خود به ارمغان می آورد.
سرگرم کننده، آموزنده، تامل برانگیز، مرموز، شاعرانه
هنگامی که دوره ی جدیدی در تاریخ آغاز می شود ، معمولا اسطوره آن دوران نیز همزمان به وجود می آید. اسطوره نگاهی گذراست به آنچه قرار است روی دهد ، و حاوی پندهای خردمندانه ای در جهت مواجهه با عناصر روان شناختی زمانه است. در اسطوره ی پارسیفال ، که بیان چگونگی جستجوی جام مقدس است. با چنین دستورالعملی روبرو می شویم که متناسب با عصر مدرن ماست.اسطوره ی جام مقدس بر آمده از سده ی دوازدهم میلادی است. بسیاری بر این باورند که دوران مدرن ما از سده ی دوازدهم شروع می شود ; و عقاید ، رفتار و نظرهایی که ما امروز با آنها زندگی می کنیم، سرآغازشان به همان روزهایی برمی گردد که اسطوره ی جام مقدس در حال شکل گیری بود. می توان گفت که بادهای قرن دوازدهم به گردبادهای قرن بیستم تبدیل شده است. این کدام پادشاه است که زخم برداشته؟ حاکمیت جامعه، یا اصل حاکم بر فرهنگ و خانواده ی پدرسالار، یا پادشاه درون؟ هرگاه پادشاه درون زخمی باشد ( و این نکته درباره ی پادشاه بیرون هم صادق است) ، کودک های درون نیز می گریند. کجای پادشاه زخم برداشته؟ بخش عشق و عواطف ! بخش غرایز و اشتیاق ها ! آن زنانگی عمیق ! هرگاه چون کودکی باشیم که معصومانه در بهشت زندگی می کند، به ناچار از بهشت سقوط خواهیم کرد تا در مسیر رشد گام بگذاریم. هرگاه چونان کودکی معصوم با دنیا روبرو شویم - بدین معنی که قادر به دیدن سایه ی امور و اشیا نباشیم - از همان جا زخم بر می داریم. به دیگر سخن، معصومیت ما از همان نقطه مورد تجاوز قرار می گیرد و رنج نشئت گرفته از آن زخم، دروازه های فرآیند رشد فردیت را به روی ما می گشاید. هر زخم، همچون رحمی، آبستن یک تولد تازه است ; تولد انسانی تازه، انسانی که یک گام از معصومیت کودکانه دورتر شده و همزمان یک گام دیگر به کمال آگاهی نزدیک شده است. اگر این مسیر به درستی طی نشود، دیگر به کمال آگاهی نزدیک شده است. اگر این مسیر به درستی طی نشود.اگر زایمان به سلامت صورت نگیرد، آن گاه این زخم چرکین همواره با ما خواهد بود و مهر و نشان خود را در همه ی عرصه های زندگی ما خواهد نشاند.
در واقع نام بسیاری از سندروم های روانی، ریشه در تحلیل روانشناختیِ شخصیت های داستانی دارد
ببخشید جفت این کتابها یکیه؟