رمان «لکه» خاطرهنگاری راوی از زندگی سیاوش شباویز است به مدت دوسال از خدمتش در حراست هواپیماهای پرواز خارجی. او مأموری مخفیست. سرهنگ نیروی انتظامیست که تغییر محل خدمت داده است و زندگی موفقی ندارد.
داستان در پانزده فصل با زاویهی دید محدود به ذهن سرهنگ شباویز، زندگی در آسمان او را روایت میکند. فضای کل کار با اینکه خیال محض است و مانی هم در ابتدای رمانش بر آن تأکید میکند اما با توافق نانوشتهی خواننده و نویسنده به دست آمدنی ست. رمان نوعی هماوردی با کارهای آپارتمانی و واقع در فضاهای داخلیست. مانی با بازتولید لحن کلاسیک روایی کارهای قصهگو و واقعهمحور، متن را پر از اشارههای روانشناختی، اجتماعی، رفتاری و سیاسی میکند. رمان با تکیه بر پرواز هواپیما، به پرواز خیال دامن میزند و لذتی ایجاد میکند. رمان پر از خردهروایت است.
کتاب لکه