کتاب شعاع شمس - جلد دوم

Shams
غزلیات شمس تبریزی به روایت دکتر دینانی
کد کتاب : 41322
شابک : 978-9644237980‬‬‬
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 464
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب شعاع شمس - جلد دوم اثر کریم فیضی

"شعاع شمس" اثری دو جلدی است که "کریم فیضی" آن را تالیف نموده و "غزلیات شمس تبریزی به روایت دکتر دینانی" در آن شرح و بسط داده شده است. کتاب پیش رو، جلد دوم این اثر است که در حدود چهارصد و شصت صفحه توسط نشر اطلاعات به چاپ رسیده است.
"مولانا جلال الدین محمد بلخی" شاعر نامی ایرانی است که به زهد و عرفان نیز معروف است. مولانا را هم از نظر قوت شعری و هم از جهت دانش و خرد و معرفت، می‌توان از علمای زمان خود دانست. چهل سالگی برای مولوی، سنی تعیین‌کننده بود و او پس از ملاقات با شمس تبریزی، چنان شیفته‌ی اندیشه و شخصیت وی شد که این شیفتگی، مسیر شاعری وی را دگرگون کرد. نقل است شمس تبریزی علیرغم اینکه سواد خواندن و نوشتن نداشت، تأثیری شگرف در عرفان و ادبیات داشت و روح مولانا پس از دیدار با شمس تبریزی بود که شعله‌ور شد و آتشی در عرفان و ادبیات معنوی ایجاد کرد.
ملاقات این دو چهره، سبب شد تا غزلیات جاودانه‌ای از مولانا به یادگار بماند و یکی از معتبرترن تفاسیر به جا مانده از این غزلیات، که به غزلیات شمس یا دیوان کبیر معروف است، توسط دکتر "شفیعی کدکنی" صورت گرفته است. اما آنچه مخاطب در کتاب "شعاع شمس" دریافت می‎کند، تفسیری تازه بر پایه‌ی تصحیح دکتر "شفیعی کدکنی" است که توسط "کریم فیضی" صورت گرفته است. وجه تمایز "شعاع شمس" با دیگر نسخ به جا مانده از غزلیات مولانا، در نوع تفسیر و شرح شعر است. در این کتاب "غزلیات شمس تبریزی به روایت دکتر دینانی" ارائه شده است که به زبان رایج و با نگاهی معاصر نوشته شده است.

کتاب شعاع شمس - جلد دوم

کریم فیضی
کریم فیضی در سال ۱۹۸۰ میلادی (= ۱۳۵۸ شمسی) یک سال بعد از انقلاب اسلامی در تبریز به دنیا آمد. در آن سال تبریز درگیر شورش هایی بود که کمتر از شورش های تهران به عنوان مرکز ایران و قلب انقلاب نبود. تولد او مقارن با روزی بود که سید محمدعلی قاضی طباطبایی - از چهره های نامدار انقلابی - در تبریز ترور شد و به عنوان اولین کشته عبادتگاه (= «شهید محراب») معروف شد. بنابراین می توان حدس زد که کودکی اش در موجی از هیاهو و درگیری و ناآرامی سپری شده باشد.
دسته بندی های کتاب شعاع شمس - جلد دوم
قسمت هایی از کتاب شعاع شمس - جلد دوم (لذت متن)
ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتها ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها/ امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا/ خورشید را حاجب تویی اومید را واجب تویی مطلب تویی طالب تویی هم منتها هم مبتدا/ در سینه ها برخاسته اندیشه را آراسته هم خویش حاجت خواسته هم خویشتن کرده روا/ ای روح بخش بی بدل وی لذت علم و عمل باقی بهانه ست و دغل کاین علت آمد وان دوا/ این سکر بین هل عقل را وین نقل بین هل نقل را کز بهر نان و بقل را چندین نشاید ماجرا/ خامش که بس مستعجلم رفتم سوی پای علم کاغذ بنه بشکن قلم ساقی درآمد الصلا این غزل، غزلی در ادبیات فارسی است. هم زمان با خواندن این غزل آسمانی، توجه داشتم که با دقت به آن گوش می دادید. مایلم پیش از هر چیزی نظر شما را درباره این غزل بدانم خامش که بس مستعجلم رفتم سوی پای علم کاغذ بنه بشکن قلم ساقی درآمد الصلا چه حرف شامخی بر زبان مولانا جاری شده است! انصافا حرف های عجیبی در این غزل وجود دارد. همه این شعر و این غزل به نظرم خطاب است؛ خطاب های که مقداری از آن ها با « ای» بیان شده است. می دانید که خطاب مخاطب می خواهد و مخاطب دارد کسی را مورد خطاب قرار می دهد. فکر می کنید مخاطب در این جا چه کسی است؟ باید دید مخاطب چه کسی است. ممکن است تصور شود که مخاطب شمس تبریزی است، چون معشوق مولانا شمس است. بله مخاطب شمس است، اما کدام شمس؟ شمسی که قد و قامتی مشخص داشت؟ شمسی که روزی متولد شد و روزی هم وفات کرد؟ شمسی که روزی چند وعده غذا می خورد و در کوی و برزن راه می رفت؟ شمسی که نفس می کشید و گوش و استخوان داشت یا شمسی دیگر است؟ باید گفت: مخاطب مولانا در این غزل، هم شمسی است که آن اوصاف را دارد، هم آن شمس نیست. مخاطب این خطاب ها، در واقع« حق» است. بله. با قاطعیت باید گفت که: مخاطب مولانا، حق تعالی است. آیا همه این خطاب ها که به گفته شما کل غزل را فرا گرفته است، درباره خداوند متعال است؟ بله. خطاب های این شعر تا پایان غزل درباره حق است. ظواهر، این موضوع را تایید می کند می گوید: مطلب تویی. طالب تویی. هم چنین می گوید: هم خویش حاجت خواسته، هم خویشتن کرده روا. هم چنین به صراحت می گوید: هم منتهایی، هم ابتدا. شمس تبریزی که« مبتدا» و« منتها» نبود