چرا یک فرد نامه ای را که نمی خواهد تا پایان عمرش بخواند، نزد خود نگه میدارد؟ عثمان در این کوشک که پرده های کشیده و کرکره های بسته ای داشت ، گوش سپرده به صدای بادهای بی وقفه ای که برحسب فصل و روز تغییر می کرد ، از راه گفتگو با مرده های پراکنده در سراسر یک قرن از خانواده وسیعی که با تمام جنگها ، قیامها ، کودتاها، جنایتها و عشق های رنجبار آمیخته بود دنبال پاسخ این پرسش می گشت. با جبه کهنه ماترک پدربزرگش که از یکی از صندوق هایی با لولاهای زنگ زده پیدا کرده و پوشیده بود ، در داخل کوشک چوبی که مثل سالخورده ای بیمار ناله می کرد ، همانطور که از اتاقی به اتاقی دیگر و از تالاری به تالاری دیگر می رفت ، مدام همان پرسش را تکرار می کرد . از خانه خارج نمیشد ، از پنجره به تماشا می ایستاد ، ساعت های دیواری کنده کاری شده را که مدت ها پیش از کار افتاده بودند کوک نمی کرد ، زمان را تنها از روی صدای باد تشخیص میداد؛ وقتی مثل ناقوس های کوچک زنگ میزد بهار بود ، موقعی که زوزه می کشید زمستان بود ، وقتی خشمگین میشد یعنی پاییز فرا رسیده ، اما هرگاه به پچپچه بدل می شد خبر از موسم تابستان می داد .
این کتاب و به ویژه عقاید و نظراتی که نویسنده از زبان شخصیتهاش اعلامشون میکرد برای شخص من وااااقعاً تأثیرگذار و جذاب بود، امیدوارم دیگران هم به همین میزان از خواندن این اثر خواندن لذت ببرن🤍
این کتاب و به ویژه عقاید و نظراتی که نویسنده از زبان شخصیتهاش اعلامشون میکرد برای شخص من وااااقعاً تأثیرگذار و جذاب بود، امیدوارم دیگران هم به همین میزان از خواندن این اثر خواندن لذت ببرن🤍
من این کتاب رو میفروشم قیمت ۲۵۰ تومان. ۰۹۱۱۹۷۸۵۰۲۴
فروخته شد...
این کتاب بخش سوم از چهارگانه موسوم به عثمانی است که چهارمی را آلتان هنوز منتشر نکرده است و نگاهی مرثیهوار به گذشته ترکیه دارد. عناوین اول و دوم این مجموعه عبارتند از: مثل زخم شمشیر و نیز عشق در روزهای شورش. برای بنده خیلی عجیب است که ناشر و مترجم ایرانی قبل از انتشار و ترجمه دوتای اول، به سراغ سومی رفته است!
عشق در سالهای بلوا قبلا با ترجمه علیرضا سیف الدینی از نشر ققنوس منتشر شده اما تجدید چاپ نشده
کتاب عشق در روزهای بلوا قبلا در دهه هشتاد با ترجمه علیرضا سیف الدینی از نشر ققنوس چاپ شده منتها فعلا تجدید چاپ نشده