جراح، تیغ را با فشار کمی روی پوست پشت زانو کشید و گفت: امروز یه مورد دیگه داشتم. دستیار جراحی، تامپون را آهسته روی خونی که از اطراف پوست بریده شده بیرون می آمد، فشار داد و گفت: دوباره؟ جراح تیغ را کمی محکم تر کشید، جوری که رسید به گوشتش و گفت: توی این ماه این سومین مورده! و...