1. خانه
  2. /
  3. کتاب روایت روزهایی با راه راه قرمز

کتاب روایت روزهایی با راه راه قرمز

نویسنده: رحمت حقی پور
3.4 از 1 رأی

کتاب روایت روزهایی با راه راه قرمز

Revayat-e Rouz-haie Ba Rah Rah Ghermez
انتشارات: قو
ناموجود
6000
معرفی کتاب روایت روزهایی با راه راه قرمز
داستان حاضر، روایتی است از یکی از رزمندگان جنگ تحمیلی. او با یادآوری روزهای جنگ، در حال نوشتن رمانی است که قهرمان آن، "صادق" نام دارد. راوی در جایی از داستان خطاب به همسرش می گوید: "نفسم بوی سوخت می ده، بوی دود، بوی خاکستر، بوی اون سال ها که من بودم و سنگر بود و تفنگ بود و چفیه بود. حالا هی داد بزنم این جا توی این کوره ی آجرپزی و هیچ کی صدام را نشنود. حتما دوست عزیز من، صادق رویایی، آن قهرمان قصه های من که همیشه ی خدا همراهم بود و باهام حرف می زد. که توی یکی از قصه ها، عاشق یک دختر جنوبی شد به نام "الهه" که مغازه ی گل فروشی داشتند که می خواستند ازدواج کنند... که موشک عراقی عدل می خورد به همان خیابانی که مغازه گل فروشی آن ها آن جا بود و بعد دیگر هیچ وقت نبود و از آن وقت هی پاپیچم شد که ببرمش پیش الهه ... که به کشتنش بدهم. توی همه ی آن لحظه ها که بوی باروت می داد منتظر بود که من خمپاره ای ... گلوله ای، نارنجکی یا وقتی که جنگ تن به تن شد، سرنیزه ای را به طرفش حواله کنم که نکردم. قلمم راه نرفت و ..."
درباره رحمت حقی پور
درباره رحمت حقی پور
رحمت حقی پور، متولد ۱۳۴۰ شهر رشت، نویسنده و تهیه کننده رادیو گیلان هستم. از سال ۱۳۷۰ با نویسندگی برای رادیو تهران، کارم را آغاز کردم. سال ۱۳۷۲ به رادیو گیلان دعوت شدم و الان حدود ۱۹ سال است که در این رسانه مشغول به فعالیت هستم.
من از سالهای دور یعنی از اواسط دهه ۵۰ کار شعر و قصه را با چاپ آثارم در مطبوعات آن دوران آغاز کردم. حاصل این سالها چندین جلد کتاب شعر و قصه و رمان است. ترانه سرایی، و گاهی اوقات نوشتن نمایش رادیویی و فیلمنامه هم البته به طور تفننی از جمله کارهایی است که انجام داده ام.

دسته بندی های کتاب روایت روزهایی با راه راه قرمز
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب روایت روزهایی با راه راه قرمز" ثبت می‌کند