آن روزها پر بود از تبلیغات فرزند کمتر، زندگی بهتر. ازرادیو تلویزیون گرفته تا تابلوهایی که در خیابان ها و بیمارستان ها خودنمایی می کرد، همه و همه در حال ترویج همین فرهنگ بودند. مدت ها با خودم فکر می کردم زیر بنای این حرفدرست است یا نه؟
کنار ورودی بادگیر نشسته بودم که حاج آقای صفایی در حالی که هادی را بغل گرفته بودند وارد شده و پس از احوال پرسی، به بازی با او پرداختند. در همین حال از شیخ پرسیدم: ببخشید حاج آقا! بالاخره فرزند کمتر زندگی بهتر، یا فرزند بیشتر زندگی بهتر؟!
حاج شیخ در حالی که بازی با فرزندش را ادامه می داد، لحظاتی آرام گرفت و گفت: اگر بتونی از پس تربیتشون بر بیای، ده تاشم کمه، اما اگه نتونی، یکیش هم زیاده.