اشعار دوره ی صفوی - نورالدین عبدالرحمان جامی، شاعر توانای قرن نهم، در سال 898 هجری قمری درگذشت و با مرگ او دوره ی زرین شعر کلاسیک ایران، که با رودکی آغاز شده بود، پایان یافت.
در دوره ی پر عظمت پادشاهان صفوی هیچ شاعر بزرگ و مبتکری که بتواند از حیث سلامت بیان و جز الت مضمون در تاریخ ادبیات ایران نام و مقام شایسته ای یابد، بر نخاست.
علت این فقر شعر و قحط شعرای بزرگ را باید در سیاست کلی پادشاهان صفوی جست ظاهر آن است که دودمان صفوی بر حسب سیاست خود و ضدیتی که با نیروی عظیم معنوی آل عثمان، یعنی آیین سنت، داشتند بیش تر هم خو در اصرف ترویج مذهب شیعه می کردند و کم تر به شعر و ادب می پرداختند و اگر شعری سروده می شد، به جای مدیحه و تغزل در مدح و منقبت اولیای دین و ذکر کرامات ائمه ی اطهار و مصیبت شهیدان کربلا بود.
اسکندر بیگ در شرح حال شاه طهماسب صفوی گوید:
در اوایل حال، حضرت خاقانی جنت مکانی را توجه تمام به حال این طبقه بود و در اواخر ایام حیات، که در امر معروف و نهی از منکر مبالغه ی عظیم می فرمودند، چون این طبقه ی علیه را وسیع المشرب شمرده از صلحا و زمره ی اتقبا نمی دانستند، زیاده توجهی به حال ایشان نمی فرمودند، و راه گذرانیدن قطعه و قصیده نمی دادند مولانا محتشم کاشانی قصیده ای دیگر در مدح مخدره ی زمان، شهزاده پریخان خانم، به نظم آورده از کاشان فرستاده بود، به وسیله ی شهزاده ی مذکور معروض گشت شاه جنت مکان فرمودند که «من راضی نیستم که شعرا زبان به مدح و ثنای من آلایند قصاید در شان شاه ولایت و ائمه ی معصومین علیه السلام بگویند، صله، اول از ارواح مقدسه ی حضرات و بعد از آن از ما توقع نمایند زیرا که به فکر دقیق معانی بلند و استعاره های دور از کار در رشته ی بلاغت درآورده به ملوک نسبت می دهند که به مضمون در اکسب اوست احسن او اکثر در موضع خود نیست اما اگر به حضرات مقدسات نسبت نمایند، شان معالی نشان ایشان بالاتر از آن است که محتمل الوقوع است» غرض که جناب مولانا صله ی شعر از جانب اشرف نیافت
این طرز فکر انحصار به شاه طهماسب نبود و دیگر پادشاهان خاندان صفوی به ترویج علوم دینی، از احکام فقه و حدیث، و ذکر مناقب اهل بیت رسالت و مصائب شهدای کربلا، که نتیجه ی طبیعی سیاست آنان و ابزار پیشرفت این سیاست بود، توجه نداشتند
سبک هندی - نتیجه آن شد که شعر از محیط دربار قدم بیرون نهاد و به دست عامه افتاد و گویندگان غزل سرا و مثنوی ساز از ایران دوری جستند و به دربار سلاطین عثمانی و بیش تر به بارگاه شاهان گورکانی هند روی آوردند و به تشویق آنان «سبک هندی»، که آوردن مضامین بدیع باریک و «بیان معنی بسیار در لفظ اندک» بود، در شعر فارسی رسوخ یافت…