کتاب همسران

The Married Couples
کد کتاب : 46745
شابک : 978-9644052354
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 128
سال انتشار شمسی : 1382
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
سیامک گلشیری
سیامک گلشیری (زاده 27 مرداد، 1347) نویسنده و مترجم معاصر ایرانی است. او پسر احمد گلشیری و برادرزاده هوشنگ گلشیری از دیگر مترجمان و نویسندگان ایرانی است.سیامک گلشیری در یک خانوادهٔ فرهنگی در اصفهان متولد شد. دوران کودکی را در اصفهان سپری کرد و سپس در شش سالگی به همراه خانواده، به سبب تغییر شغل پدر، به تهران مهاجرت کرد. بعد از انقلاب، در ۱۳۵۹، بار دیگر به اصفهان بازگشت. در اواخر دوران دبیرستان به فعالیت های نمایشی روی آورد و چندین نمایشنامه را روی صحنه برد. با پایان این دوران تحصیلی، این فعالیت...
قسمت هایی از کتاب همسران (لذت متن)
بد آورده بودم. ماشینم درست پشت چراغ قرمز خاموش شد. چند بار استارت زدم. آخر سر هم که چراغ سبز شد، از لجم پایم را تا ته گذاشتم روی گاز و باز استارت زدم. روشن نشد که نشد. صدای بوق ماشین عقب را که شنیدم، بلافاصله پیاده شدم. یک دستم را گذاشتم روی فرمان و ماشین را با شانه ام هل دادم و با هر جان کندنی بود بردمش تا نزدیک پیاده رو. باز استارت زدم. فایده ای نداشت. ماشین را همانطور تا سر یکی از خیابانهای فرعی هل دادم و وقتی فرمان را پیچاندم به سمت خیابان، دیدم سبک شد. برگشتم و پشت سرم را نگاه کردم. دو نفر داشتند ماشین را از عقب هل میدادند. از مغازه داران آن اطراف بودند. گفتند که سوار بشم و بگذارم توی دنده. بعد ماشین را هل دادند. همین که سرعت گرفت، پایم را از روی کلاج برداشتم. روشن نشد. چند بار دیگر هم هل دادند. حتی بار آخر خودم هم پیاده شدم و هل دادم و وقتی ماشین سرعت گرفت، پریدم بالا و زدم توی دنده و پایم را از روی کلاج برداشتم، اما روشن نشد. یکیشان گفت شاید بنزین ندارد. عقربه بنزین را نشانش دادم. باکش پر بود. دست آخر گذاشتمش رو به روی مغازه شان، تنها مغازه ای که آن موقع شب باز بود. ماشین را قفل و زنجیر کردم و گفتم که فردا صبح می آیم و می برمش...