دکتر دولیتل تصمیم می گیرد تا زندگی نامه ی پی پینلا، قناری سبز را که ستاره ی نمایش اپرا شده، بنویسد. پی پینلا از بدو تولدش تا لحظه ی دیدارش با دکتر دولیتل، همه چیز را می گوید. او در باره ی غم و اندوه دوری از صاحب محبوبش، پنجره پاک کن، نویسنده حرف می زند و دکتر قول می دهد که آن مرد را پیدا کند. اما این کار راحتی نیست. تازه، پس از یافتن پنجره پاک کن باید مشکلات زیاد او مثل یافتن دست نوشته های کتاب گمشده اش را نیز حل کند. و به این ترتیب درگیر یک سری عملیات کارآگاهی می شود. آیا این بار هم موفق می شود؟ یا برای نخستین بار شکست می خورد؟
کتاب قناری سبز