این کتاب پاش رو روی نقطهی سفت «تاریخ» میذاره. در واقع توی بحث اعتقادات که در نظر اول بیشتر کلام و جهانبینی موضوعیت داره، روش علمی(علم تاریخ) رو دخیل میکنه برای اینکه به «واقعیت» صحنه نزدیکتر بشیم. با اینکار یه زمین سفت زیر پا شکل میده که بعد از اون میشه خوانشهای مختلفی از این زمین سفت داشت و تکثر رو به رسمیت شناخت. پیش از این کار، هر بحثی با این پیشفرض پیش میره که دادههایی که در اختیار داریم رو نمیشه بیاعتبار دونست و باید به نقلکنندههای اون اعتماد کرد. در نتیجه صرفا باید جایگشت بین این دادهها رو به رسمیت شناخت و خوانشهای بیرون اون رو ندیده رد کرد. تاکید روی روش علمی توسط نویسنده بسیار مشهوده؛ به طوری که نصف حجم کتاب رو رفرنسدهی شکل داده که برای ما کمی نامانوسه.
خواندنی لازم برای هر شیعه مذهب