کتاب «واپسین بخت»، رمانی نوشته ی «ریچارد فورد» است که اولین بار در سال 1981 انتشار یافت. «ریچارد فورد» در این داستان سرشار از تهدید و توطئه، جهان داستان های «جوزف کنراد» را در زمانه ی قاچاق کوکائین بازسازی می کند. داستان این رمان در شهر «اوآخاکا» در مکزیک رقم می خورد؛ شهری که «هری کویین» برای آزاد کردن برادر دوستش، «سانی»، از زندان به آن آمده، و همینطور در صورت امکان، برای فراری دادن او از دست تبهکاری بی رحم و شرور که احتمال می دهد «سانی» به او خیانت کرده است.
هیچ داستان سرای دیگری با چنین مهارتی درباره ی افراد طرد شده نمی نویسد.
پرتنش و سینمایی.
«فورد» نویسنده ای متبحر است.
در جنگ، فاصله ی حیاتی ات را از خطر حفظ می کنی تا زنده بمانی؛ همه چیز در برابر تو است و جایش مشخص.
مکزیک هم مثل ویتنام یا لس آنجلس است اما کمی مأیوس کننده تر.
تنها چیزی که خیلی ازش مطمئن نبود، و همین هم نگرانش می کرد، این بود که آیا اصلا دوباره می توانست رنگ بخت و اقبال را ببیند یا نه.