داستانی است درباره دختری که در سن 4 سالگی توسط زوجی دزدیده می شود و مورد آزار و اذیت هایی از سوی آن ها قرار می گیرد، آن ها او را تهدید می کنند که اگر از این قضایا چیزی به خانواده اش بروز بدهد حتما او را خواهند کشت و سپس وی را جلوی درب مدرسه ای رها می کنند و دختر به آغوش خانواده باز می گردد، پس از سال ها شوکی دیگر به او وارد می شود و پدرمادرش را در یک تصادف از دست می دهد، بنابراین دچار اختلال حافظه می شود و به یک بیمار چند شخصیتی تبدیل می گردد، چندی بعد در سن 21 سالگی نام او به عنوان قاتل در روزنامه ها و جراید منتشر می شود…
کتاب دیگر به جنگل نمی رویم