کتاب مرد لاغر

The Thin Man
کد کتاب : 32387
مترجم :
شابک : 978-6007876077
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 270
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1934
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب مرد لاغر اثر داشیل همت

مرد لاغر (1934) رمانی کارآگاهی از داشیل همت است که در اصل در دسامبر 1933 برای اولین بار متتشر شد.
داستان در دسامبر 1932 ، در آخرین روزهای ممنوعیت در شهر نیویورک جریان دارد. شخصیت های اصلی نیک چارلز ، کارآگاه خصوصی سابق و نورا ، همسر جوان باهوش او هستند. نیک ، پسر یک مهاجر یونانی ، از زمان ازدواج با نورا ، یک فرد ثروتمند اجتماعی ، کار خود را رها کرده و بیشتر وقت خود را با نشاط در اتاق های هتل و سخنرانی ها می گذراند. نیک و نورا فرزندی ندارند. چارلز ، بیشتراوقات بر خلاف میلش ، به دنبال تحقیق در مورد یک قتل کشانده می شود. این پرونده آنها را در تماس با وینانتس یک خانواده ی قدیمی، و با پلیس های مختلف و سربازان پایین مقام قرار می دهد. وقتی نیک و نورا تلاش می کنند این پرونده را حل کنند ، گفتگوهای هجوآمیز و شوخ طبعی زیادی همراه با مقادیر زیادی الکل پیش می آید.
همت هرگز دنباله ای برای این کتاب ننوشت اما این کتاب زمینه ای برای یک مجموعه ی موفق شش قسمتی فیلم شد که این سریال نیز در سال 1934 با فیلم "مرد لاغر" آغاز شد و ویلیام پاول و میرنا لوئی در آن بازی کردند. مجموعه تلویزیونی Thin Man از سال 1957 تا 1959 از NBC پخش شد و پیتر لافورد و فیلیس کرک در آن بازی کردند.
در سال 1999 ، ناپف مجموعه ای از کارهای اولیه همت را منتشر کرد ، از جمله پیش نویس اولیه مرد لاغر. در حالی که از برخی عناصر داستانی در یکی از فیلم های دنباله ای استفاده شده بود ، این پیش نویس اولیه بسیار متفاوت از رمان نهایی منتشر شده است.
اگرچه همت تا سال 1961 زندگی کرد ، مرد لاغر آخرین رمان منتشر شده او بود.

کتاب مرد لاغر

داشیل همت
ساموئل داشیل همت، زاده ی 27 می 1894 و درگذشته ی 10 ژانویه ی 1961، فعال سیاسی، فیلمنامه نویس، نویسنده ی داستان کوتاه و رمان نویس آمریکایی بود. همت در مناطق روستایی سنت ماری به دنیا آمد و خواهری بزرگتر و برادری کوچکتر از خود داشت. او در فیلادلفیا و بالتیمور بزرگ شد.همت در سیزده سالگی مدرسه را ترک گفت و قبل از پیوستن به سازمان ملی کارآگاهان پینکرتون، شغل های مختلفی را امتحان کرد. او از سال 1915 تا 1922 در این سازمان خدمت کرد.اولین اثر همت در مجله ای در سال 1922 به چاپ رسید. او که با صحت و واقع گ...
قسمت هایی از کتاب مرد لاغر (لذت متن)
قط در مورد پیدا کردن اون و اینکه چقدر ناراحت شده و اومدن پلیس و این حرف ها.» «خیلی به نظر شوکه میومد؟» دوروتی سر تکان داد: «نه، فقط هیجان زده بود. مامان رو که می شناسی.» برای یک لحظه به من خیره شد. آروم پرسید: «تو که فکر نمی کنی اون هم تو این ماجرا دخیل باشه؟» «تو چی فکر می کنی؟» «در موردش فکر نکردم. فقط درمورد بابا فکر کردم.» کمی بعد خیلی جدی گفت: «اگه بابا اینکارو کرده باشه دلیلش اینه که دیوونه است، اما مامان اگه بخواد می تونه آدم بکشه.» یادآوری کردم: «حتما که نباید کار یکی از این دو نفر باشه. ظاهرا پلیس مورلی رو مقصر می دونه. مامانت برای چی می خواست بابات رو پیدا کنه؟» «به خاطر پول. ما ورشکسته شدیم. کریس همه پول ها رو خرج کرد.» گوشه های لبش افتادند: «فکر می کردم همه ما مقصریم اما بیشترش رو اون خرج کرده. مامان می ترسه اگه دیگه پولی نداشته باشه اون ترکش کنه.» «اینو از کجا می دونی؟» «وقتی صحبت می کردن شنیدم.» «فکر می کنی کریس ولش کنه؟» با اطمینان سر تکان داد: «تا وقتی پول داشته باشه نه.»