هنر کنترپوان، هنر ترکیب خطوط ملودی است و غالب آثار موسیقی تا حدودی کنترپوانتیک هستند. کنترپوانتیک در اصل، ایده ی ناسازگاری است. تقابل میان توافق و عدم توافق میان عوامل مختلف بافت موسیقی، عناصر نخستین کنترپوانتیک را در موسیقی تشکیل می دهند. آموزش کنترپوان مشتمل بر آموختن این کیفیت های توافق و عدم توافق، و به دیگر سخن، وابستگی و عدم وابستگی است. از منظر تاریخی، سد اوج و قله در هنر کنترپوان به چشم می خورد. نخستین قله، چندصدایی محض دوره ی گوتیک و کنترپوان استادانه و فاضلانه ی مدرسه ی فرانکو فلیمش و پیروانش محسوب می شود. دومین قله، موسیقی نیمه ی دوم قرن شانزدهم است به شکلی که پاستونیا آن را تعریف کرد و سومین نقطه ی اوج را می توان در دوره ی باروک به خصوص در آثار یوهان سباستین باخ مشاهده نمود، که تاثیر این آثار تا به امروز نیز در تمام مکاتب موسیقی حتی در موسیقی مدرن دیده می شود. در کتاب حاضر فن کنترپوان شرح و آموزش داده شده است. فن کنترپوان نه تنها در بسط و گسترش موسیقی غربی نقش مهمی دارد بلکه موسیقی شرقی گرایش بیش تری به استفاده از فن کنترپوان دارد تا فن هارمونی، چرا که در موسیقی مشرق زمین می توان به راحتی ملودی های مختلفی را با یک دیگر تحت قواعد خاص ترکیب کرد. برخی از فصول کتاب مشتمل است بر منحنی ملودی، ریتم ملودی، اصول هارمونیک، کنترپوان دوبخشی، ساختمان موتیف، کنترپوان سه بخشی و... در بخش آغازین کتاب نیز شرح زندگی نویسنده به چاپ رسیده است.
کتاب کنتر پوان