1. خانه
  2. /
  3. کتاب مروارید

کتاب مروارید

12 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.14 از 7 رأی

کتاب مروارید

The Pearl
٪15
150000
127500
3.5 از 2 رأی

کتاب مروارید

میراث استاین بک 3
The Pearl
انتشارات: افق
٪15
50000
42500
3.5 از 1 رأی

کتاب مروارید

کلکسیون کلاسیک
The Pearl
انتشارات: افق
٪15
75000
63750
2.25 از 2 رأی

کتاب مروارید (جیبی-زرکوب)

The Pearl
انتشارات: افق
٪15
225000
191250
پیشنهاد ویژه
3.1 از 1 رأی

کتاب مروارید

The Pearl
انتشارات: گویش نو
٪20
80000
64000
پیشنهاد ویژه
3.5 از 1 رأی

کتاب مروارید

The Pearl
٪20
75000
60000
پیشنهاد ویژه
4 از 1 رأی

کتاب مروارید

The Pearl
٪20
95000
76000
3 از 1 رأی

کتاب مروارید

مجموعه آثار 4
The Pearl
انتشارات: نگاه
ناموجود
11000
3.9 از 1 رأی

کتاب مروارید

The Pearl
انتشارات: ناژ
ناموجود
16000
3 از 1 رأی

کتاب مروارید

The Pearl
ناموجود
38000
3.2 از 1 رأی

کتاب مروارید

The Pearl
انتشارات: فروزش
ناموجود
24000
3.6 از 1 رأی

کتاب مروارید

The Pearl
انتشارات: دبیر
ناموجود
10000
معرفی کتاب مروارید
کینو مانند پدر و پدربزرگ خود، غواصی فقیر است که مرواریدهایی را از اعماق خلیج جمع می کند؛ مرواریدهایی که روزی ثروت عظیمی را برای پادشاهان اسپانیا به ارمغان می آوردند و اکنون، فراهم کننده ی مایحتاج ناچیز زندگی کینو، همسرش جوانا و کودک نوزادشان هستند. اما در یک روز معمولی مانند بقیه ی روزها، کینو با مرواریدی به بزرگی تخم یک مرغ دریایی و به زیبایی قرص کامل ماه از آب سربرمی آورد. با به دست آوردن این مروارید، نور امید به زندگی راحت تر و امنیت، در دل کینو و خانواده اش می تابد اما همه ی اتفاقات در پیش رو، مطابق میل او پیش نخواهند رفت. رمان مروارید که داستانی ساده اما پرمفهوم دارد، اسرار سرشت آدمی، طمع، بی اعتنایی به هنجارهای اجتماعی، تاریک ترین اعماق شرارت ها و نجات بخشی های درخشان عشق را مورد واکاوی و کنکاش قرار می دهد. جان اشتاین بک، داستان کتاب مروارید را از یک افسانه ی قومی و مردمی مکزیکی، در زمان بازدیدش از منطقه ای مرواریدخیز در سال 1940 الهام گرفته است.
درباره جان اشتاین بک
درباره جان اشتاین بک
جان ارنست استاینبک جونیور، زاده ی ۲۷ فوریه ۱۹۰۲ - درگذشته ی ۲۰ دسامبر ۱۹۶۸) که در منابع فارسی بیشتر با نام جان اشتاین بک شناخته می شود، یکی از شناخته شده ترین و پرخواننده ترین نویسندگان قرن بیستم آمریکاست. پدر جان، خزانه دار و مادرش آموزگار بود. پس از تحصیل علوم در دانشگاه استانفورد، در سال ۱۹۲۵ بی آنکه دانشنامه ای دریافت کرده باشد، دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت. در این شهر خبرنگاری کرد و پس از دو سال به کالیفرنیا برگشت. مدتی به عنوان کارگر ساده، متصدی داروخانه، میوه چین و... به کار پرداخت و به همین سبب با مشکلات برزگران و کارگران آشنا شد. پس از آن، پاسبانی خانه ای را پذیرفت و در این زمان وقت کافی برای خواندن و نوشتن پیدا کرد. زمانی که جهان به سرعت به سمت مدرنیسم پیش می رفت و ادوات جدید کشاورزی جایگزین بیل و گاوآهن می شد، او در اندیشه ی غم و درد و رنج آنان بود. نخستین اثرش جام زرین را در سال ۱۹۲۹ نوشت. نگاه انسان دوستانه و دقیق او به جهان پیرامون و چهره ی رنج کشیده ی خودش سبب درخشش او در نوشتن آثاری چون موش ها و آدم ها و خوشه های خشم شد.خوشه های خشم او، در سال ۱۹۳۹ منتشر شد و جایزه ی پولیتزر را از آن خود کرد. اشتاین بک به سبب خلق این آثار، جایزه ی نوبل سال ۱۹۶۲ را برد. از نوشته های دیگر او به چراگاه های آسمان، به خدایی ناشناس، تورتیلافلت، دره دراز، ماه پنهان است، دهکده ی ازیادرفته، کره اسب کهر، شرق بهشت، مروارید و پنجشنبه ی شیرین می توان اشاره کرد.
ویژگی های کتاب مروارید
  • نویسنده ی کتاب برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1962
نکوداشت های کتاب مروارید

اشتاین بک، مدتی طولانی برای رسیدن به چنین سبکی از نثر به تمرین و ممارست پرداخته است.

Chicago Sunday Times

کتاب مروارید دارای ویژگی های خاص و خلوص مشهود در همه ی آثار این نویسنده است.

New Yorker

زیبا و شعرگونه.

Common Sense Media
قسمت هایی از کتاب مروارید

شهر چیزی است مثل یک جانور گروه زی. دستگاه اعصاب خود را دارد و سری و شانه ای و پاهایی. شهر چیزی است غیر از شهرهای دیگر، هیچ دو شهری نیست که مثل هم باشند. از این ها گذشته هیجان های شهر از عواطف کلی ساکنان آن است. نحوه انتشار اخبار در شهر معمایی است که گشودن آن آسان نیست. مثل این است که سرعت انتشار اخبار بیش از سرعت حرکت کودکانی است که مدام در تقلایند و به چالاکی به هرسو می دوند که تازه ها را برای همسالان خود بازگو کنند یا سریع تر از صدای زنانی، که از فراز پرچین ها با زنان همسایه حرف می زنند.

پیش از آنکه کودکان بتوانند نفس نفس زنان کلماتشان را اداکنند، مادرانشان خبر را دریافته بودند. خبر به سرعت از کنار کپرها گذشته و همچون امواجی خروشان خیابان های شهر سنگ و سیمان را شسته و همه جا پخش شده بود. خبر به گوش کشیشی که در باغش قدم می زد رسید و چشمانش را در رویا فرو برد و تعمیراتی را به یادش آورد که در کلیسایش لازم بود.

با خود می گفت: «یعنی قیمت این مروارید چقدر ممکن است باشد و کوشید به یاد آورد که طفل کینو را غسل تعمید داده است یا نه و آیا اصلا عقد ازدواج کینو در کلیسا صورت گرفته است؟»

مقالات مرتبط با کتاب مروارید
مقایسه ترجمه‌های کتاب «موش ها و آدم ها» اثر «جان اشتاین‌بک»
مقایسه ترجمه‌های کتاب «موش ها و آدم ها» اثر «جان اشتاین‌بک»
ادامه مقاله
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن

در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.

راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن

آیا کودک شما هر روز مطالعه می کند، نه به خاطر این که مجبور است، بلکه چون خودش دوست دارد؟

برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا»
برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا»

در این مطلب به شکل مختصر با برخی از برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکا» آشنا می شویم

چرا باید کودکان را با داستان ها آشنا کنیم
چرا باید کودکان را با داستان ها آشنا کنیم

داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.

داستان دو نسل
داستان دو نسل

رمان شرق بهشت داستان اجتماعی پیچیده و در هم گره خورده‌ی دو خانواده‌ی همیلتون و ترسک است که طی چند نسل ادمه دارد و خود نویسنده نیز به عنوان عضو کوچکی از خانواده‌ها در داستان حضور دارد

آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی

می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.

جان اشتاین بک، صدای انسان های ستم دیده در دنیای مدرن
جان اشتاین بک، صدای انسان های ستم دیده در دنیای مدرن

آثار اشتاین بک، به جای فراهم آوردن فرصتی برای فرار از دنیای پیرامون، مخاطبین را به رویارویی با واقعیت دعوت می کنند.

آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر
آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر

وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند

نظر کاربران در مورد "کتاب مروارید"
22 نظر تا این لحظه ثبت شده است

شاید آموزه این داستان این بود که به ما بگه طمع باعث نابودی سرشت انسان میشه. ولی به نظر من کینو طمع نکرد. کینو حقش رو میخواست. پس از یه زندگی سخت ، یهو خوشبختی بهش رو میندازه ، با یه مروارید گرون قیمت ، درونش آینده روشن میبینه ، خیر خودش و خانوادشو میخواد ، مثل مکبث آدمارو رو حذف نکرد ، درواقع آدما سعی داشتن کینو رو حذف کنن. و کینو فرار کرد و برای زندگی بهتر هر کاری کرد. ولی بازم نتونست و بدترین اتفاق براش افتاد. به نظرم پند داستان خیلی بحث برانگیزه و خب من رو قانع نکرد.

1403/07/10 | توسطکاربر سایت
0
|

سلام نشر افق متن کامله؟

1403/06/27 | توسطنازنین سیفی
0
|

یکی از بدترین آثار اشتاین بک. به نظر می‌رسید داستان رو یک شخص تازه کار نوشته و فقط سعی داشته اون رو از ابتدا به انتها برسونه. شاخ و برگی وجود نداشت و داستان هم علی رغم نکات قابل توجه قوی نبود. میشه از این داستان اینگونه برداشت کرد که خوشبختی میتونه یک تله برای بدبختی باشه و مروارید داخل قصه همون بدختی ای بود که زندگی کینو را از هم پاشید. با ترجمه محمدجعفر محجوب خوندم و بد نبود ولی میتونست بهتر باشه.

1403/02/07 | توسطحسین چوپانی
0
|

با ترجمه‌ی سروش حبیبی خوندم و واقعا لذت بردم ، یک داستان کوتاه ولی بسیار اثرگذار بود ، پیشنهاد می‌کنم بخونید چرا که داستان بازتابی از واقعیت‌ها رو به رخمون میکشه

1402/11/19 | توسطنور طایی نیا
3
|

من کتاب رو یک هفته پیش تمام کردم. بسیار عالی بود. خیلی قشنگ بود. با ترجمه خانم نفیسه غفاری مقدم انتشارات افق یک خورده مشکل نگارشی داشت ولی در کل ترجمه بدی نبود. امید وارم سایت ایران کتاب از کتاب‌های پر طرفدار که زیاد ترجمه شدن مقایسه بگذارد قبلا از موش‌ها و آدم‌ها گذشته بودن که خیلی مفید بود.

1402/11/10 | توسطفرزاد بارانی
0
|

داستانی جالب و پر از نکته. استاد جان اشتاین بک از اونایی هستش که باید تمام آثارش خوانده بشه.

1402/10/14 | توسطعلی حاکی
1
|

داستان عجیبی داشت. خیلی قشنگ همه حس هایی که لازمه رو منتقل میکرد.❤ ولی آخرش...💔

1402/05/28 | توسطgrimalkin
3
|

قسمتی از ترجمه‌ی سروش حبیبی📙📙📙📙📙📙📙📙📙📙📙📙📙📙 خووانا سر اجاق رفت و خاکستر را پس زد و اخگرى عریان کرد و بر آن دمید تا برافروخت و در عین حال شاخه هاى خشکى براى گیرانه خرد مى کرد و روى آن مى گذاشت. کینو برخاست و ردایش را دور سر و شانه‌ها پیچید و بینى خود را با دامن آن پوشاند و نعلین به پا کرد و از کپر بیرون رفت به تماشاى دمیدن خورشید. بیرون کپر چندک زد و گوشه هاى ردایش را دور زانوان جمع کرد. تکه ابرهاى خلیج را دید که در آسمان شعله ور شده بودند. بزى به سویش آمد و بویش کشید و با چشمان زرد سرد و گستاخش اندکى به او زل زد. پشت سرش آتش اجاق خووانا گرگر مى سوخت و از لاى رخنه هاى کپر نیزه هاى نور فرا مى افکند و چهارگوش رقصانى از در کپر بیرون مى فرستاد. پروانه اى مجذوب شعله، پرپرزنان به درون کپر شتابید. نغمه خانه اکنون از پشت سر کینو مى آمد و ضرب آن ضرب دستاسى بود که خووانا براى آرد کردن ذرت مى چرخاند، براى نان صبح.

1402/02/29 | توسطکاربر سایت
4
|

قسمتی از ترجمه‌ی سروش حبیبی خووانا سر اجاق رفت و خاکستر را پس زد و اخگرى عریان کرد و بر آن دمید تا برافروخت و در عین حال شاخه هاى خشکى براى گیرانه خرد مى کرد و روى آن مى گذاشت. کینو برخاست و ردایش را دور سر و شانه‌ها پیچید و بینى خود را با دامن آن پوشاند و نعلین به پا کرد و از کپر بیرون رفت به تماشاى دمیدن خورشید. بیرون کپر چندک زد و گوشه هاى ردایش را دور زانوان جمع کرد. تکه ابرهاى خلیج را دید که در آسمان شعله ور شده بودند. بزى به سویش آمد و بویش کشید و با چشمان زرد سرد و گستاخش اندکى به او زل زد. پشت سرش آتش اجاق خووانا گرگر مى سوخت و از لاى رخنه هاى کپر نیزه هاى نور فرا مى افکند و چهارگوش رقصانى از در کپر بیرون مى فرستاد. پروانه اى مجذوب شعله، پرپرزنان به درون کپر شتابید. نغمه خانه اکنون از پشت سر کینو مى آمد و ضرب آن ضرب دستاسى بود که خووانا براى آرد کردن ذرت مى چرخاند، براى نان صبح.

1402/02/29 | توسطکاربر سایت
2
|

کتابی جذاب و خواندنی باخط داستنی جذاب از نویسنده توانا با ترجمه استادانه جناب سروش حبیبی. باوجود حجم کمش خیلی حرفا واسه گفتن داره

1401/10/17 | توسطاحمدرضا چراغی زادگان
3
|

با ترجمه سروش حبیبی خوندم عالی بود ، سبک ناتورالیسم رو به زیبایی نشون داد و کاملا فضاسازی بی نظیر داستان من رو هیجان زده کرد.

1401/08/24 | توسطزهرا وهابی کالمرزی
2
|

شکی نیست که استاین بک از بزرگ‌ترین نویسنده‌های آمریکایی و همینطور سبک ناتورالیسم تاکنون است. مردی که فقر را چشیده است و به مخاطب هم میچشاند.

1401/07/05 | توسطImfarza
3
|

مروارید اثری ست درخشان در کارنامه استاین بک. استاین بک قبل از اینکه ناتورالیسم یا هر چیز دیگری نشانمان دهد، کینو را برایمان می‌سازد. پدری که پدر بودنش را کاملاً شکل داده و آرزو هایش را کاملاً می‌فهمیم. خووانایی را میسازد که بدون حرف زدن از عشقش به شوهر و کودک، همسر و مادری است که شکی در همسری خوب و مادری مهربان بودنش نیست.

1401/07/05 | توسطImfarza
1
|

داستان فوق‌العاده با ترجمه سروش حبیبی عالی بود

1401/06/17 | توسطزهرا
1
|

داستان مروارید ، حکایت نعمت و محرومیت است... وقتی موهبتی نصیب آدمی می‌شود انتظار می‌رود گشایشی در زندگی اش صورت بگیرد و بیش از پیش به خوشبختی نزدیک شود. اما این داستان می‌گوید خیر.. همیشه این گونه نیست و گاهی یک نعمت موجب دردسر می‌شود و دریای زندگی را متلاطم می‌کند

1401/06/17 | توسطImfarza
1
|

من ترجمه سروش حبیبی رو خوندم و بی نظیر بود. شبیه تمام ترجمه‌های ایشون. خود داستان هم که فوق العادس

1400/10/01 | توسطب ح - کاربر سایت
5
|

کدوم ترجمش بهتره؟!

1400/09/24 | توسطعلیرضا غریبی
0
|
پاسخ ها

هیچکدام را نخوندم اما بین اسامی مترجمین قطعا شاخص ترین‌شان استاد سروش حبیبی هستن

1400/10/01|توسطمهدی عارف نیا
4

نشر افق تحت عنوان میراث استاین بک، آثار این نویسنده رو تجدید ترجمه کرده و آخرین نسخه از کتاب مروارید با ترجمه و ویراستاری بسیار عالی به چاپ رسیده.

1401/02/20|توسطعلی - کاربر سایت
2

محمد جعفر محجوب

1402/02/29|توسطکاربر سایت
1

نمیدونم در زمان چاپ ابتدایی این اثر چقدر تاثیر گذار بوده ولی با اینکه از طرفداران رمانهای بلند و نیمه بلند اشتاین بک هستم ولی هیچ وقت نوولهاش اونقدر برام جذابیت نداشته از جام زرین و ماه پنهان است تا همین مروارید. به نظرم اشتاین بک در نوول به واسطه محدودیتی که در پرداخت داستانی داره با عجله سعی در انتقال تمامی ان چیزی که جانمایه اثرش هست داره و از همین رو معمولا این قبیل اثارش خیلی شعارزده از آب در میومد

1400/02/25 | توسطرضا روستا
0
|

قصه ای عجیب که باید خواند

1399/12/28 | توسطزهره دیباوند
0
|
پاسخ ها

کدوم ترجمه؟!

1400/09/24|توسطعلیرضا غریبی
0

بی نظیره

1399/08/17 | توسطریحانه کریمی
0
|