در یک روز زیبای پاییزی، دخترک و پدرش همراه با هم برای گردشی پر از لذت و هیجان به بیرون از خانه می روند، همان نزدیکی ها، در همسایگی شان، با قدم زدن روی برگ های زرد و نارنجی پاییز که زیر پاهایشان خش خش می کنند، همراه با دیدن دریاچه، پرندگان و طبیعتی زیبا. «از من بپرس چی دوست دارم؟» این پرسش محبوب دخترک است که دلش می خواهد پدر بارها و بارها آن را از او بپرسد و او هم در پاسخ به آن از چیزهایی بگوید که دوستشان دارد. این داستان لطیف و زیبا دربارهی یک خلوت پدر و دختری ست. خلوتی پر از پاسخ هایی شگفت انگیز به همان یک پرسش!
کتاب از من بپرس