«روزنامهفروش» نخستین اثر نویسندهاش، وینس واتر، است . این داستان بلند جایزههای متعددی برای نویسندهاش به ارمغان آورد، از جمله جایزۀ انجمن کتابداران آمریکا، جایزۀ مرکز کتاب کودک ویسکانسین و جایزۀ بنیاد لکنت زبان آمریکا. داستان برگرفته از زندگی نویسندۀ کتاب است که سالها با مشکل لکنت زبان دست به گریبان بوده است. وینس واتر بهطور موقت به جای دوستش روزنامهفروشی میکند و بعد از تجربیاتی به این نتیجه میرسد که اگر نمیتواند درست و حسابی حرف بزند، بهترین کار این است که یاد بگیرد چطور کلمات را روی کاغذ بیاورد. همین تجربه، مبنای داستان «روزنامهفروش» است. ماجرای این رمان در سال ۱۹۵۹ رخ داده است وقتی که هنوز شیوههای نوین گفتاردرمانی مثل امروز پیشرفت نکرده بود.
وینس واتر در ابتدای کتاب نوشته است که نخستین خاطرات من از لکنت زبانم به پیش از پنج سالگیام برمیگردد و اکنون بیش از شصت سال است که با لکنت (گاه شدید و گاه خفیف) دست به گریبانم. ولی لکنت زبانم باعث نشده است که از پیشرفتهای چشمگیر در حرفۀ روزنامهنگاری باز بمانم. و شاید تعجب کنید اگر بگویم که از بازگو کردن داستان زندگیام، به ویژه برای نوجوانان، لذت میبرم.
داستان کتاب در بارۀ پسری یازده ساله به نام ویکتور است. او با پدر و مادر خودش در ممفیس زندگی میکند. ویکتور لکنت زبان دارد اما او در پرتاب توپ بسیار ماهر است. ویکتور دوستی به نام رت دارد. البته نام دوست او آرتور است و همه او را آرت صدا میزنند اما ویکتور چون برایش راحت است به او رت میگوید. در روز آخر کلاس ششم توپ بیسبال ویکتور، که با شدت پرتاب میشود، به دهان رت برخورد میکند و دهان او را آش و لاش میکند. ویکتور برای جبران این بلایی که سر رت آورده است تصمیم میگیرد در ماه ژوئیه که رت به مزرعه مادربزرگ و پدربزرگش میرود، کار روزنامهفروشی او را انجام بدهد. همین تجربه باعث آشنایی ویکتور با آدمهای جدید و کسب تجربههای تازه میشود. در این راه او با اتفاقات خوشایند و ناخوشایندی روبرو میشود که در نهایت زندگیش را دگرگون میکند. ویکتور دایرۀ واژگان گسترده و قلم خوبی دارد اما به دلیل لکنت در کارهای روزمره مشکل دارد.
«روزنامهفروش» داستان جذابی دارد و میتواند برای نوجوانان بهخصوص کسانی که با مشکل لکنت زبان دست و پنجه نرم میکنند، خواندنی و آموزنده باشد. نوجوانان میآموزند که میتوانند آنچه را نقطه ضعف خود میدانند تبدیل به نقطۀ قوت خودشان بکنند و بر ضعف خودشان غلبه کنند.
کتاب روزنامه فروش