کتاب نقش پای غزالان

Naqsh-e pa-ye qazalan
(شرح پنجاه غزل از صائب تبریزی)
کد کتاب : 49537
شابک : 978-9645592743
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 280
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2008
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب نقش پای غزالان اثر معصومه معدن کن

"نقش پای غزالان" کتابی است به اهتمام دکتر "معصومه معدن کن" که در آن "شرح پنجاه غزل از صائب تبریزی" گردآوری شده است. صائب از جمله شاعران بزرگی است که نام و میراثش تا مدت‎ها در ادبیات ایران جاودانه خواهد ماند. افکار ژرف و تاملات صائب که رد آن به خوبی در اشعارش به چشم می‌خورد، عمدتا تصویر تعمق و اندیشه‌ی دقیق در شروع و پایان زندگی آدمی را دارد و سعی می‌کند نتایجی را که از آن به دست می‌آید، در اشعارش به تصویر بکشد. به نظر می رسد که صائب در همه ی حوادث، روح و جان پدیده را می‌بیند و به هر چیزی به گونه‌ای می‌نگرد که انگار جان‌دار است. از شباهت‌هایی که می‌توان در اندیشه‌ی صائب و مولانا به آن اشاره کرد، همین وجه اشتراک آنها در نگاهی است که جان پدیده‌ها را می‌بیند و متفکرانه زبان به سخن می‌گشاید.
اثر پیش رو با عنوان "نقش پای غزالان"، گزیده‌ای ارزشمند است که "شرح پنجاه غزل از صائب تبریزی" از میان غزلیات دیوان صائب که به کوشش محمد قهرمان تصحیح شده، انتخاب شده است. شارح این مجموعه غزل، دکتر "معصومه معدن کن" است که یکایک ابیات موجود در غزل‌های انتخابی را حلاجی می‌کند و نکته‌های قابل توضیح آنها را به بهترین نحو ممکن شرح می‌دهد. دکتر "معصومه معدن کن" در کتاب "نقش پای غزالان" تلاش می‌کند تا با شرح و تفسیر گوشه‌ای از غزلیات صائب تبریزی، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های این شاعر برجسته‌ی ایران را به زبانی که مخاطبین امروزی راحت‌تر می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند، ارائه نماید. "نقش پای غزالان" در دویست و هشتاد صفحه، توسط انتشارات آیدین منتشر شده است.

کتاب نقش پای غزالان

معصومه معدن کن
معصومه معدن کن متولد سال 1327 ، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تبریز است. او که با انتشار آثاری چون «بزم دیرینه عروس» و «جام عروس خاوری» نامش را در زمره خاقانی‌شناسان ثبت کرده، این‌بار در اثر جدید خود فضای متفاوتی را تجربه کرده است.
قسمت هایی از کتاب نقش پای غزالان (لذت متن)
آرزو چند به هر سوی کشاند ما را؟ این سگ هرزه مرس چند دواند ما را؟/ نخل ما را ثمری نیست بجز گرد ملال طعمه خاک شود هر که فشاند ما را/ ما که در هر بن مو کوه گرانی داریم هیچ سیلاب به دریا نرساند ما را/ بر سر دانه ما سایه ابری نفتاد زور غیرت مگر از خاک دماند ما را/ نامه ماست نهانخانه اسرار ازل ظلم بر خویش کند هر که نخواند ما را / در نهال قد این جلوه فروشان مجاز جلوه ای نیست که بر خاک کشاند ما را / عشق ما را ز دل و دین و خرد، دور انداخت تا به آن قافله دیگر که رساند ما را / نشد از ناخن تدبیر گشادی صائب تا که زین عقده مشکل برهاند ما را