ازآنجایی که ما از سودگرایی بیم داریم، خودمان را به غرق شدنی مادام العمر در استبداد محکوم کرده ایم. اگر فضای کم ارزش، مخروبه های انسانی ای باشد که بستر جهان را به شکلی نابسامان پوشانیده، فضای پوچ، فضاهای باقی مانده ای خواهد بود که انسان در این سیاره رها کــرده است. فــرآورده های مصــنوع مدرن سازی، معماری مدرن نیست بلکه فضای پوچ است. فضای پوچ چیزی است که پس از مدرن سازی باقی مانده و مسیر خود را ادامه داده است یا به طور دقیق تر، آنچه در روند پیشروی مدرن سازی ایجادشده و به نوعی پس آیند آن است. مدرن سازی، برنامه ای منطقی شامل اشتراک گذاری موهبت های علم، به طور جهانی داشت. فضای پوچ آرمان یا نابسامانی آن است. هرچند بخش های فردی آن، نتیجهٔ ابداعاتی درخشان است که به وضوح توسط هوش انسانی طراحی و به وسیلهٔ محاسباتی لایتناهی تقویت شده اند، مجموع آن ها پایانی برای دورهٔ روشنگری است. ظهور آن به شکل بیهودگی، پالایشی سطح پایین است. فضای پوچ مجموع کل دستاورد معاصر ما است؛ ما بیش از مجموع تمامی نسل های گذشته، چیزهایی ساخته ایم، اما اثری در همان مقیاس ثبت نکرده ایم. ما اهرامی به ارث نمی گذاریم. با توجه به تعریف جدید از زشتی، در حال حاضر، در قرن بیست ویکم، فضاهای پوچ بیشتری نسبت به بقایای قرن بیستم در حال ساخت است. اشتباه است که ساخت معماری مدرن را برای قرن بیستم ثبت کنیم. معماری در قرن بیستم ناپدید شد؛ توصیفاتی را تحت امیدی میکروسکوپی می خواندیم که معماری به چیزی بدیع و نو تبدیل خواهد شد؛ نگرانی دربارهٔ حجم بناها، دیدمان را به معماری مردمی نابینا کرده است.
کتاب فضای پوچ