- کارما چیزی جز قانون عمل نیست. عمل ما هر چه باشد، عکس العمل هم همان خواهد بود. اگر گوجه فرنگی می کاریم، نباید انتظار برداشت انبه داشته باشیم. آنچه درو می کنیم، همانی است که بذرش را کاشته ایم. - هیچ کس نمی تواند از دست کارما فرار کند. برای هر کاری که انجام می دهیم آینده ای مثل آن، خواهد بود. اما کسی که می فهمد کنندهٔ کار، ذهن و نفس نیست، از کارما رها می شود. - آیا کسی می تواند هم زندگی کند و هم از عمل فرار کند؟ خیر، نمی توانیم. اما می توانیم آزادانه عمل کنیم. - وقتی اتفاق اشتباهی رخ می دهد، گریه نکنید. وقتی فلاکت از راه می رسد، علتش را نپرسید. کارما، کارهای بدی که شما انجام داده اید را بی اثر می کند. پس از اینکه به پایان رسید، خوش باشید و لذت ببرید.
من کتاب کارما ترجمه بانو ویدا لطفی خوندم به نظرم قانون کارما برعکس قانون جذب فوق العاده قانونی پراز انرژیهای منفی ست با خوندن کتابهای کارما و قانون پیچیدهی اون به نظرم به من یک حس فوق العاده بدی داد که تا آخرش نخوندم مثلا در جایی از قانون کارما میگه بعضی اتفاقات خوب و حتی بد (که بیشتر درمورد اتفاقات بد زندگی میگه) ممکنه در زندگی قبلی خودتون کار خطا یا کار خوبی انجام دادید و این زندگی تقاصش رو باید پس بدید آخه به طور مثال یعنی فردی که تو زندگی الانش خب زندگی سختی داره حالا از لحاظ مالی میگیم حتما در زندگی قبلیش مثلا آدم خبیث دزد پول پرست و هیچ کمکی به افراد ندار نکرده که این باعث شده زندگی الانش به این وضع بیوفته درسته خیلیا شاید به قانون کارما اعتقاد داشته باشند و شاید وجود داره ولی به نظرم یکی از منفیترین و بیمارگونهترین قانون دنیاست که به نظرم نشناسید این قانون رو و نخونید درموردش و اطلاعی هم نداشته باشید نه تنها چیزی از دست نمیدید بلکه زندگی تون بیشتر جذب انرژیهای مثبت میشه سلامت و پولدار خواهید شد و کارهای خوب تون بی پاسخ نخواهد ماند
این نظر را برای دوستانی مینویسم که در مطالعه نه صرفا به دنبال سرگرمی بلکه به دنبال رشد اند. کارما یک اندیشه "ودایی" است که حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برای اولین بار بیان و بعدها توسط آموزههای بودا و ماهاویرا هم تجدید بیان شده است. در فلسفه هندواروپایی(محل تولد کارما)، زمان یک دایره است که بی نهایت بار طی میشود(برعکس فلسفه سامی(ریشه ادیان ابراهیمی)که زمان را یک خط صاف، شامل یک شروع و یک پایان معرفی میکند) این اندیشه، معتقد به یک روح بزرگ جهانی است که نتایج اعمال و تفکرات یک شخص را به سمت خودش برمی گرداند. شاید برای شما جالب باشد مردمان پدید آورنده قانون کارما، به چیزهای دیگری نیز معتقد بودند که نویسندگان این کتاب ها(بخوانید خرافات دنیای امروز)هیچ اشاره ای به آن نمیکنند. طبق این اندیشه، بیماری از طریق ورود شیاطین به بدن(نتیجه اعمال شیطانی) رخ دهد. اما اگر کسی در قرن حاضر چنین حرفی بزند قطعا از درجه عقل ساقط است چون که امروزه میتوانیم میکروب و ویروس را زیر میکروسکوپ ببینیم. بنابراین فقط بخشهایی از کارما را، که میتوان همچنان بدون نیاز به اثبات علمی، بیان کرد باقی مانده است. کتاب هایی با محوریت کارما شامل یک سری واقعیتهای کاملا عینی است که در ادامه به شکل نامربوطی مورد سواستفاده معنایی قرار میگیرند. نویسنده به واسطه عینی بودن یک سری مقدمات نظیر همین جمله که "اگر گوجه فرنگی میکاریم، نباید انتظار برداشت انبه داشته باشیم." به این خرافه میرسد که "نمیتوانی انتظار اتفاقات خوب داشته باشی در حالی که بدی میکنی" اما انسان امروزی با واقع گرایی میبیند که تروریستی نظیر صدام به خفت و خواری میمیرد اما تروریستی هم داشته ایم مثل استالین که در رفاه و آسایش کامل میمیرد. چه بسا انسانهای خوش نیتی که دچار مشکلات فراوان شده اند و بالعکس. پس این زاویه دید اشتباه مخاطبی است که میخواهد جهان را نه به صورت واقعیتِ در جریان، بلکه به واسطه تفکری بسیار ارتجاعی تفسیر کند. امروزه به واسطه علوم روانکاوی و فلسفه اگزیستانسیالیسم میدانیم که کارما، یک رویکرد(مکانیزم دفاعی) برای گریز انسان از اضطراب آزادی و تنهایی وجودی اش است.
اینقدر کامنتتون رو دوست داشتم که من رو از خرید این کتاب به صورت کامل منصرف کرد ، سپاس از شما
خیلی دوست دارم بیشتر بدونم چون خیلی سوالهای پیچیده تو ذهنمه