بسیاری از پرسش های هنجاری ، اخلاقی نیستند . اگر بپرسیم که آیـا بـایـد بـر مـبنای شـواهـد موجود معتقد بود که یک نقاشی از آن رمبراند است یا نه ، ایـن پـرسش ، پرسشی هنجاری است ولی پرسش اخلاقی نیست . پرسشهای اخلاقی ناظرند به اینکه چه چیزی را باید انجام داد و چگونه باید زیست نه اینکه به چه چیزی باید اعتقاد ورزید . در پاسخگویی به آنها باید استناد کنیم به چیزی که دلایل عملی نامیده شده است دلایل برای انجام دادن یا خواستن چیزی نه دلایل قرینه ای یا نظری محض که توجیه عقیده واقعگو یا علمی را ایجاب می کنند . ولی هـرگز اینگونه نیست که هـمـه دلایـل عـملی و هنجارهای عملی ، اخلاقی باشد . هنجارهایی وجود دارد که می گویند شما چه کار باید بکنید تا بوته های گل رزتان سالم بماند ، راه صحیح پختن املت کدام است ، اگر می خواهید به عنوان شوالیه گری از جانب ملکه مفتخر شوید ، چه لباسهایی باید بپوشید ، ولی این هنجارها ، احکام اخلاقی نیستند. امـور اخلاقی بخشی از حوزه هنجاری وسیع تر امور عملی است .