چیزهایی که تو زندگی ازش فرار کردیم. مثل ماموتی پشمالو در پس ذهنمون دفن می کنیم با این تصور که برای همیشه از بین رفتند. ما خودمان را دفن می کنیم. یک روز عصر یخبندان تمام می شود و نشانه های آنها نمایان و ما تازه می فهمیم چقدر نیازمند مواجهه با احساسات تجربه نشده و فروخورده مان هستیم تا بتوانیم رها از آنها، آگاهی و سکون خویش را تجربه کنیم. زندگی کنیم. شاید شما مخاطب عزیز هم بتوانی داستان خود را در مجموعه "ماموت دفن شده زیر خاطره برف ها" پیدا کنی. سپاس از زمانی که برای خواندنش می گذاری.
کتاب ماموت دفن شده زیر خاطره برف ها