تا به حال شده است وقتی از شما می پرسند چای می خورید یا قهوه بگویید : "فرقی نمی کنه."
بپرسند : " پرتقال دوست داری یا نارنگی ؟
بگویید : " فرقی نمی کنه ."
بپرسند : " برای شام کجا بریم ؟ "
بگویید : " فرقی نمی کنه ."
بپرسند : " چه فصلی را دوست داری؟"
بگویید : " فرقی نمی کنه."
چرا نباید چیزی برای شما فرق بکند یا نکند؟ وقتی برای خودتان همه چیز بی تفاوت هست و اعتماد به نفس ندارید که نظرتان را محکم ابراز کنید چرا باید برای دریا و کائنات فرق کند که شما اصلا وجود دارید یا نه؟
وقتی خودتان نمی دانید چه می خواهید چرا انتظار دارید که کائنات بداند چه چیزی به شما بدهد؟
وقتی نمی دانید چه شغلی را دوست دارید، چه مقدار درآمد ماهانه برای زندگی ایده آل شما لازم است، چه خانه ای، چه ماشینی؛ چه همسری جواب آرزوهای شماست، زندگی در مقابل شمای بی تفاوت چه تصمیمی باید بگیرد؟
از همین حالا از بی تفاوتی خارج شوید.
خواسته هایتان را لیست کنید.
بهترین ها را مشخص کنید.
وقتی اهداف تان را مشخص کردید زندگی هم از بلاتکلیفی بیرون می آید و متوجه می شود که در چه زمینه ای باید آستین هایش را برای شما بالا بزند.
از امروز بین پرتقال و نارنگی، بین غذاها، بین رنگ ها و ... فرق قایل شوید.یعنی سقف اعتماد به نفس تان را بالا و بالاتر ببرید و هدف های مشخصی برای خودتان تعیین کنید.
کتاب از یک لکه ی زرد خورشید بساز