خیلی از افراد، تصور اشتباهی از هدف و رویا در ذهن خود دارند. آن ها گمان می کنند که رویا، یعنی دیوانگی. یا رویا، یعنی آرزویی که هیچ گاه محقق نمی شود و یا رویا، یعنی خواب و این بزرگ ترین ظلمی است که در حق خود می کنند. در نهایت، همه می میرند؛ اما لزوما همه زندگی نمی کنند. رویای هرکسی، فرصتی است برای زندگی کردن. دسته ی دیگری هم هستند که فکر می کنند صرفا رویاپردازی، آن ها را به رویایشان می رساند. اگر شما هم این چنین فکر می کنید، لطفا یک بار دیگر اولین جمله این فصل را بخوانید و آن را در این نقطه چین بنویسید. «……………………………………….» رویای تو قرار نیست تو را قلقلک دهد؛ بلکه قرار است تو را تکان دهد. رویای تو به تو حکم می کند که از جایت برخیز و از رختخواب دل بکن که هیچ موفقیتی در اعماق رختخواب منتظر تو نیست. رویایت هر صبح، در گوشت زمزمه می کند: «بیدار شو و زندگی ات را بساز». رویایت، شب ها قبل از خواب، بر صورتت لبخند و صبح ها به وقت تلاش، بر صورتت اخم می نشاند. شما ارزشمند هستید. برای اثبات ارزشمندی تان، همین بس که شما وقت طلایی خود را صرف رشد خود می کنید. اما برای نزدیک تر شدن به جایگاه واقعیتان، باید عدد ارزشمندی خود را از این هم بالاتر ببرید. صبح، منبع ارزش افزایی است. صبح، دریایی از ارزشمندی است که باید در آن مشتاقانه شناور شوید و خود را غرق در ثروت الهی کنید. هر صبح، خودتان را به منشاء تمام نشدنی قدرت و انرژی متصل کنید. از خداوند، انرژی بگیرید و تا جایی که بالن رویاهایتان بالا می رود بالا بروید. از قانون بالن استفاده کنید و افکار منفی و ناامید کننده و هر آن چه را که مانع اوج گرفتن بالن رویایی تان می شود، دور بریزید. برای اوج گرفتن، باید فکری شعله ور در درونتان وجود داشته باشد. زندگی، همچون بالنی است که هدایت آن بر عهده ی شماست. رو به پایین، ناامیدی است و رو به بالا امید به خداوند است. خداوند تو را آفرید تا اوج بگیری. «در اوج همیشه جا هست.»