"کتاب بیداری" به قلم "مسیحا برزگر"، به نحوی نگارش شده که هر خواننده ای با دیدگاه و گرایشات منحصر به فرد خود، آن را خواندنی بیابد و از مطالبش بهره ببرد و به این ترتیب می توان گفت که همه ی دوست داران کتاب، مخاطب آن هستند. نویسنده در سرآغاز کار اظهار می کند که او همواره در سفری معنوی برای خودشناسی و خداشناسی بوده و "کتاب بیداری" نیز فصلی از این سفر بلند معنوی است. فصلی که "مسیحا برزگر"، از آنچه در دل دارد و تمام وجودش را گرم می کند، تمثالی از حرف و واژه ایجاد کرده و آن را پیشکش خالق و هدیه به اشرف مخلوقاتش، یعنی مخاطبین این کتاب نموده است.
"مسیحا برزگر" نحوه ی خواندن این کتاب را در ابتدای کار تشریح می کند و سپس با پرداختن به موهبت یک روز نو، از فرصتی که همه روزه در اختیار ما قرار می گیرد و به چشممان نمی آید، حرف می زند. او از حضور خدا در تک تک لحظه های زندگی سخن می گوید و پاسخی را که خدا به انسان می دهد، گاه به یک بادی که در حال وزش است تشبیه می کند. "مسیحا برزگر" از لزوم زندگی در لحظه و لذت بردن از آن حرف می زند و شکوه یک زندگی ساده و بی آلایش، و دستورالعمل دستیابی به چنین حیاتی را نیز به خواننده معرفی می کند. او برای تشریح منظور خود در "کتاب بیداری"، از انواع مثال ها و حکایت های گاه مشهور و گاه کمتر شنیده شده استفاده می کند و به این ترتیب، بحث بسیار مهم معرفت و بیداری را با حلاوت تمثیل و حکایت، به خواننده می چشاند.
کتاب کتاب بیداری