ملکه تن صدایش را کمی پایین تر آورد آورد و لحنش را به محکمی فولاد کرد و حرفش را ادامه داد:«و تو . تو یه دختر آدمیزاد احمق نیستی که بتونی با هر کسی که دلت خواست بپری و بخندی و بازی کنی . یه سری وظایف به عهده ی توئه.باید آماده بشی.فایل تو مهمی،تو ملکه ی بعدی این جنگلی،و همین الان هم از زمانی که باید شروع می کردی مثل یه ملکه رفتار کنی،خیلی گذشته»
کتاب عالییه خیلی داستان خوب و عالی داره.و حتما باید قسمت اولش رو هم بخوانید تا بفهمید چه اتفاقاتی میافته.حتما این کتاب را بخرید.منوننننن از ایران کتاب.⚘🌺🌷🌹