سریع و سرشار از شگفتی.
یک ماجراجویی ادبی دلنشین درباره ی شجاعت، دوستی، اتکا به خویشتن، و انتخاب میان پذیرش سرنوشت یا ساختن مسیری برای خود.
یک فانتزی سرزنده، الهام گرفته از داستان های فولکلور فیلیپین.
روستاییان از یک چیز مطمئن بودند: این که مرض رفوگرها بعد از فرو رفتن سوزن توی انگشت اتفاق می افتد. اما هر سوزنی رفوگرها را مریض نمی کرد و اگر شانس می آوردی، کمی خون ازت می رفت و ماجرا تمام می شد. ولی اگر بدشانس بودی... آینده ای کوتاه و فاجعه بار پیش رویت بود.
طبق افسانه ها، فقط یک درمان برای مرض رفوگرها وجود دارد و آن هم در میان گلبرگ های گلی معجزه آسا است. این گل، زرد روشن بود و خال های سفید داشت، اما فقط بر کوه «ایسا» می رویید؛ یکی از نعمت های بی شمار در جزیره ی شمالی.
حقیقت داشت؟ «ویدا» می گفت این هم قصه ای دیگر است. اما هیچ کس مطمئن نبود، چون دریانوردانی که به آن سوی آب ها سفر می کردند، هرگز برنمی گشتند. فقط تکه هایی از کشتی هایشان برمی گشت.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
من این کتاب رو چند ماه پیش خوندم. خیلی عالی بود و پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش
من این کتاب رو دیروز خریدم اما هنوز نخوندمش امیدوارم که خوب باشد
هزینه ارسال هم داره؟
آره ولی اگه بیشتر از یک میلیون سفارش بدی ارسالشون رایگانه