اسپانیا سرزمینی «غیرصنعتی» بود که اقتصادش بر پایۀ «کشاورزی» قرار داشت و جامعهاش از «طبقات مختلف» تشکیل میشد. در طول این سیصد و پنجاه سال، زندگی در چنین سرزمینی به چه چیز شباهت داشت؟ اسپانیا، درواقع، از بقیۀ اروپا جدا افتاده بود؛ از نواحی گوناگونی شکل گرفته بود که تفاوت سیاسی بسیاری با هم داشتند؛ و دولت مستقر در مادرید میکوشید این مناطق متفاوت را «یکپارچه» کند و زیر لوای «یک حکومت» قرار دهد. اسپانیاییها ملتی بودند «شکوفا» و «رو به رشد» که سعی داشتند به هر وسیلهای که شده، تفاوتهای نژادی و فرهنگی میان خویش را از بین ببرند؛ اما در همان حال، «امپراتوری»ای جهانی به وجود آوردند که «خورشید در آن غروب نمیکرد» ولی سرانجام، «تکهتکه» و متلاشی شد. در این سرزمین، «کلیسا»یی نیرومند وجود داشت که درصدد بود «وحدت مذهبی» پدید آورد و برای رسیدن به این «وحدت»، کاملا آماده بود که سایر چیزها را فدا کند. در طول این سه و نیم قرن، «دیوان تفتیش عقاید» چنگالهای متعدد و آزمند خود را در سراسر اسپانیا گسترانید و بازجوییها و اقداماتش، اندکاندک، ترس و وحشتی ژرف در دل جمعیت این کشور آفرید.
از دورۀ موردبحث گزارشهای بسیاری به جا مانده که نشان میدهد دیوان تفتیش عقاید بارها به سهولت مرتکب ظلم و بیعدالتی شده است. البته، ناگفته نماند که برخی مفتشان ادارۀ مقدس را عقیده بر آن بود که کارشان درست است و دستگیریها و محاکماتشان برای مومنان واقعی و اصیل سعادت و رستگاری به ارمغان خواهد آورد. هدف ایشان نجات روح مومنان بود. و جالب اینجاست که اکثر مردم سادهلوح آن عصر (که به آنان اعتماد و اعتقاد داشتند) نیز از ایشان پشتیبانی میکردند.
در این کتاب تلاش شده است از فعالیتهای روزمرۀ همۀ طبقات جامعۀ اسپانیا (و همچنین گروههای اقلیت) روایتی بیطرفانه به دست شود. این روایت زمینههای متفاوتی را در بر میگیرد، ازقبیل گرایشهای مذهبی، اخلاقیات، تلاش معاش و رویاروییهای متعدد با دیوان تفتیش عقاید. در هر فصل، به یکی از این زمینهها پرداختهایم تا نهایتا و در مجموع، تصویری منسجم از جنبههای گوناگون زندگی روزمرۀ اسپانیاییها در اختیار خواننده قرار گیرد. در راستای این هدف نیز منابع گوناگونی بررسی شدهاند که بعضی از آنها از همان دوره به جا ماندهاند و امروز به دست ما رسیدهاند و برخی دیگر منابع اطلاعات کلی به شمار میآیند. اسامی اشخاص نیز با همان املا و تلفظ اسپانیایی در کتاب ذکر شدهاند.
کتاب جامعی میباشد و یک دورهی 500 ساله از تاریخ اسپانیا و حتی اروپا رو جل.ی چشم خواننده میاورد ولی مثل همهی این مدل کتابها دارای یک سری نقائص است مثلا در مورد برهه ای اینقدر وارد جزئیات میشه که کسل کننده میشه ولی در مورد برههی تاریخی دیگر صرفا به بیان اطلاعات کلی بسنده میکند فصول به موضوعات مختلفی تقسیم شده اند که این امکان رو به خواننده میده بنا به علاقه فصول رو انتخاب کند. شباهت مراسمی همانند هفتهی مقدس با بعضی مراسم در کشور خودمان هم بسیار بیشتر از انتظار است
بعضیا هم میگن اینجا قرون وسطاییه چون دوست دارن بدون کاندوم کار بکنند
اینم از هموناس که اصلا کتابخون نیس، شما تفکر و ادبیات حرف زدنو ببین، فقط اینجا میپلکن سیاهی لشکرهای تفکر قرون وسطایی
وقتی کتاب رو میخونین انگار عینا شرایط حال حاضر ماست، خصوصا بخشهای مربوط به دسته جات مذهبی و فقر مردم
این هم خصلت خوانندهی نابالغ است که هرچه میخواند از سر خامی به ایران نسبت میدهد وگرنه هرکه در اروپا زندگی کرده باشد به خصوص بعداز جنگ جهانی دوم متوجه قوانین قرون وسطایی در جامعه الان اروپا هم میشود مثل سلب مسئولیت کردن و گرفتن حضانت بچه ای از خانواده اش توسط دولت به خاطر قبول نکردن قوانین همجنس گرایی
این همه خاصیت فردی است که اصلا کتابخوان نیست و فقط در این سایت نظراتی را که خلاف تفکر خود و دوستانش است نقد میکند، احتمالا برای اینکار حقوق میگیرد یا نونش از این چیزهاس، یه نگاه به دور و برت بکن ببین قوانین کجا قرون وسطاییه، البته صد رحمت به قوانین قرون وسطی
دقیقا، اون قسمتی که توضیح داده بود که جوونها وقتی دختری نگاهشون میکرد با شور بیشتری به اجرای مراسم مذهبی میپرداختن رو وقتی میخوندم عینا یاد شرایط حال حاضر خودمون و مراسمای مذهبی الان ایران میفتادم 😄، یعنی ما هم باید 4 قرن صبر کنیم تا شرایط درست بشه؟