سرهنگ در قدیم به معنی پهلوان و مبارز بود و در میان عیاران، پیشوایان و روسا را سرهنگ می نامیدند. معمولا عیاران هر شهری را سرهنگی بود. گاه در برخی شهرها چند سرهنگ بود. در دوره غزنویان سرهنگ یکی از مناصب لشگری بود و شاید بالاتر از سروثاق. در تاریخ بیهقی این عنوان نیز بارها به کار رفته است. برای مثال: «و نخست جنیبتان بسیار با سلاح تمام و برگستوان و غلامان ساخته با علامت ها و مطردها و خیل خاصه او بسیار سوار و پیاده و بر اثر ایشان خیل یک یک سرهنگ می آمد سخت نیکو و تمام سلاح و خیل خیل می گذشت و سرهنگان زمین بوسه می دادند و می ایستادند.»