1. خانه
  2. /
  3. کتاب بازگشت در غروب

کتاب بازگشت در غروب

نویسنده: نورا رابرتز
3.6 از 1 رأی

کتاب بازگشت در غروب

Come Sundown
انتشارات: علمی
٪15
250000
212500
معرفی کتاب بازگشت در غروب
کتاب «بازگشت در غروب» رمانی نوشته ی «نورا رابرتز» است که اولین بار در سال 2017 منتشر شد. «بودین لانگبو» عاشق بیدار شدن در سپیده دم است. او به عنوان مدیر مهمانخانه ی خانوادگیشان در «مونتانای غربی»، به اندازه ی کافی وقت ندارد—برای زندگی، برای کار، برای خانواده. در مورد عشق هم بدون تردید همین گونه است، حتی وقتی دوست دوران کودکی اش «کالن اسکینر» پس از سال ها به آنجا بازمی گردد. اما وقتی جسد زنی جوان در محوطه ی مهمانخانه پیدا می شود، همه چیز تغییر می کند. «کالن» مورد ظن پلیس قرار می گیرد و خانواده ی «بودین» نیز پس از این اتفاق، خاطره ی فقدانی قدیمی را به یاد می آورند.
درباره نورا رابرتز
درباره نورا رابرتز
نورا رابرتز، زاده ی 10 اکتبر 1950، نویسنده ای آمریکایی است.رابرتز در روستای سیلور اسپرینگ در ایالت ماریلند به دنیا آمد و کوچک ترین فرزند خانواده بود. او به مدرسه ای کاتولیک رفت و خودش، یادگیری نظم و ادب در زندگی را مدیون راهبه های آن مدرسه می داند. رابرتز در سال دوم دبیرستان به مدرسه ی مونگومری بلیر منتقل شد و در آن جا همسر اولش را ملاقات کرد. آن ها علیرغم مخالفت خانواده ی نورا در سال 1968 با هم ازدواج کردند.آن ها صاحب دو پسر شدند و در سال 1983 از هم طلاق گرفتند. رابرتز با همسر دومش در سال 1985 آشنا شد و این دو در ماه جولای همان سال با هم ازدواج کردند.نورا رابرتز، نویسندگی را در زمان کولاکی شدید که او و دو پسر کوچکش را در خانه حبس کرده بود، آغاز کرد. او همزمان با نوشتن ایده هایش برای اولین بار، عاشق فرآیند نویسندگی شد و خیلی زود، شش اثر دست نویس خلق کرد.
ویژگی های کتاب بازگشت در غروب
  • «نورا رابرتز» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز
  • نامزد جایزه بهترین داستان عاشقانه گودریدز
نکوداشت های کتاب بازگشت در غروب

داستانی خیره کننده درباره ی این که پیوندهای خونی چگونه می توانند ما را نجات دهند-یا نابود کنند.

Barnes & Noble

داستانی خوب که از عشق و تعلیق به شکل هم تراز استفاده می کند.

Kirkus Reviews

داستان عاشقانه ای دلنشین که چراغ ها را در شب روشن نگه می دارد.

Library Journal
قسمت هایی از کتاب بازگشت در غروب

غذاها ساده و معمولی بود، شامل غذاهای سرد تکه ای، مرغ سوخاری، پاستا و پنیر، نان ذرت بود که بر روی یک میز دراز با یک رومیزی مشمعی قرار داشت. هیچ چیز زرق و برق دار یا مجللی نبود و همه چیز نشان از سادگی داشت.

کسانی که می آمدند، می توانستند به پشت میکروفن روی سن بروند و درباره ی «بیلی جین» چند کلمه ای صحبت کنند و یا داستانی بگویند. بعضی از داستان ها اشک ها را درمی آورد؛ اما بیشتر آن ها سبب خنده ای می شد که از غم و اندوه بدتر بود. بعضی ها گیتار یا کمانچه یا بانجو آوردند و یکی دو آهنگی نواختند.

«آلیس» تمام طول راه بیمارستان تا مزرعه، تا اتاقش را با تختی که بالا و پایین می رود، با دری که بدون قفل باز و بسته می شود، لرزید. تصاویر مبهمی از خانه ای با پنجره های خیلی خیلی زیاد به جای یک پنجره در ذهنش پدید می آمد و ناپدید می شد. از سگی که پارس نمی کرد و گاز نمی گرفت، از اتاقی با دیوارهای صورتی روشن و پرده های سفید.

مقالات مرتبط با کتاب بازگشت در غروب
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی

اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب بازگشت در غروب" ثبت می‌کند