کتاب جادوی خون

Blood Magick
کد کتاب : 575
مترجم :
شابک : 978-964-174-181-7
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 416
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 2014
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

۲ هفته جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

کتاب سوم از سه گانه ی نوادگان ادیر

معرفی کتاب جادوی خون اثر نورا رابرتز

توانایی و فداکاری های برانا، جمع کوچکی از دوستان و خانواده را در کنار هم نگه داشته است. اما زندگی او هنوز یک چیز کم دارد و آن، عشق است. برانا قبلا یک بار عشق را با فینبار بورک تجربه کرده بود اما این دو به خاطر مسائلی نتوانستند آینده ی مشترکی با هم داشته باشند. از آن پس، فینبار برای پر کردن جای خالی برانا در قلب خود، زندگی اش را صرف سفر به دور دنیا کرده است. رابطه ی برانا و فینبار برای آن ها، هم آرامش بخش است و هم آزاردهنده؛ با این که عشقی پرحرارت در رابطه ی این دو نفر به چشم می خورد، هیچ تضمینی برای ادامه ی رابطه وجود ندارد. طوفانی از سایه ها، همه ی افراد و چیزهای باارزش زندگی شان را تهدید می کند و قدرت، وفاداری و قلب فینبار است که می تواند نتیجه ی نبردی کهن را به سود آن ها رقم بزند؛ نبردی میان عشق و نیرویی شیطانی که برای قرن ها این خانواده را تهدید کرده است.

کتاب جادوی خون

نورا رابرتز
نورا رابرتز، زاده ی 10 اکتبر 1950، نویسنده ای آمریکایی است.رابرتز در روستای سیلور اسپرینگ در ایالت ماریلند به دنیا آمد و کوچک ترین فرزند خانواده بود. او به مدرسه ای کاتولیک رفت و خودش، یادگیری نظم و ادب در زندگی را مدیون راهبه های آن مدرسه می داند. رابرتز در سال دوم دبیرستان به مدرسه ی مونگومری بلیر منتقل شد و در آن جا همسر اولش را ملاقات کرد. آن ها علیرغم مخالفت خانواده ی نورا در سال 1968 با هم ازدواج کردند.آن ها صاحب دو پسر شدند و در سال 1983 از هم طلاق گرفتند. رابرتز با همسر دومش در سال 19...
نکوداشت های کتاب جادوی خون
Filled with friendship, passion, loyalty and undying love.
آکنده از دوستی، احساس، وفاداری و عشقی نامیرا.
RT Book Reviews

Roberts has mastered the art of the compelling romance.
نورا رابرتز، در هنر نوشتن داستان های عاشقانه ی هیجان انگیز به تسلط کامل رسیده است.
New York Journal of Books

A intelligent tale of passion.
یک داستان عاشقانه ی هوشمندانه.
Kddidit

قسمت هایی از کتاب جادوی خون (لذت متن)
ممکن است عشق، محو و نابود شود. من این اتفاق را دیده ام. عشق ممکن است شکوفا و بالنده نیز بشود. فکر می کنم زمانی که عشق، واقعی و مقدر باشد، فقط می تواند بزرگتر و قوی تر شود.

اما او امشب، حقیقت را در آغوش گرفت. عاشق بود. همیشه عاشق بود و همیشه عاشق می ماند.

من دنبال رابطه ی عاشقانه نیستم. عشق از آن دسته چیزهایی است که اراده و ادراک را تضعیف می کند.