کتاب جادوگر تاریکی

Dark Witch
کد کتاب : 577
مترجم :
شابک : 978-964-174-171-8
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 456
سال انتشار شمسی : 1394
سال انتشار میلادی : 2013
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

معرفی کتاب جادوگر تاریکی اثر نورا رابرتز

آیونا با نقشه ی راهی که از مادربزرگش گرفته، عزمی جزم و استعدادی ذاتی در رابطه با اسب ها، به ایرلند می رسد. او یک هفته را در قلعه ای مجلل می گذراند و در نزدیکی همان قلعه، دختر خاله و پسرخاله اش، برانا و کانر را پیدا می کند. آن ها، آیونا را به خانه شان دعوت می کنند و برخورد خوبی با او دارند. زمانی که آیونا کاری در اصطبل محلی به دست می آورد، با مالک اصطبل، بویل مک گرث، آشنا می شود. آیونا درمی یابد که اینجا می تواند برای خود خانه ای درست کند و زندگی ای باب میل خود داشته باشد، حتی اگر آن زندگی به معنی افتادن در دام عشق بویل مک گرث باشد. اما هیچ چیز، آن طور که به نظر می رسد، نیست. نیرویی شیطانی و کهن، راه خود را به درون خانواده ی آیونا باز کرده و باید جلویش گرفته شود. بنابراین، اعضای خانواده و دوستان در کنار هم و برای هم، به خاطر زنده نگه داشتن امید و عشق، به نبرد شرارت ها خواهند رفت.

کتاب جادوگر تاریکی

نورا رابرتز
نورا رابرتز، زاده ی 10 اکتبر 1950، نویسنده ای آمریکایی است.رابرتز در روستای سیلور اسپرینگ در ایالت ماریلند به دنیا آمد و کوچک ترین فرزند خانواده بود. او به مدرسه ای کاتولیک رفت و خودش، یادگیری نظم و ادب در زندگی را مدیون راهبه های آن مدرسه می داند. رابرتز در سال دوم دبیرستان به مدرسه ی مونگومری بلیر منتقل شد و در آن جا همسر اولش را ملاقات کرد. آن ها علیرغم مخالفت خانواده ی نورا در سال 1968 با هم ازدواج کردند.آن ها صاحب دو پسر شدند و در سال 1983 از هم طلاق گرفتند. رابرتز با همسر دومش در سال 19...
نکوداشت های کتاب جادوگر تاریکی
Magical, romantic, compelling and appealing.
سحرآمیز، عاشقانه، هیجان انگیز و جذاب.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

Roberts spins a mesmerizing tale of good vs. evil.
رابرتز، داستانی مسحورکننده درباره ی نبرد خیر و شر خلق کرده است.
Library Journal Library Journal

It Combines myth, magic, and legend with Ireland's beauty.
این اثر، اسطوره، جادو و افسانه را با زیبایی های ایرلند ترکیب کرده است.
Book Bag

قسمت هایی از کتاب جادوگر تاریکی (لذت متن)
نمی شود به پایان های خوش فقط امید داشت. باید به آن ها اعتقاد داشته باشی؛ سپس کار را انجام دهی و خطرات را بپذیری.

«عشق نباید سخت باشد.» «به نظرم اشتباهت همین جاست. فکر می کنم عشق باید سخت ترین چیزی که وجود دارد، باشد؛ آن وقت به راحتی از بین نمی رود و ربوده یا گم نمی شود.»

او هم خوب می دانست که عشق می تواند آدم را تکه تکه کند و هیچ اثری از زخم به جای نگذارد.