آنتونن آرتو شاید غریب ترین چهره ادبیات مدرن باشد، کسی که تأثیرش بر تفکر، تئاتر و ادبیات همچنان پابرجاست و از جمله تئاتر مدرن را مصاف او و برتولت برشت می دانند؛ شاعری پیشرو و از پیشگامان سوررئالیسم که تئاتر را همزاد زندگی می دانست و عمرش در تیمارستان های فرانسه تباه شد تا همان طور که خودش درباره ونسان ونگوگ و ژرار دونروال گفته بود، جامعه از شر افشاگری هایش در امان بماند آرتویی که عزم سفر به ورای مرزهای ناممکن کرده بود، در واپسین ماههای عمرش وقتی به سخنرانی دعوت می شود چیزی برای گفتن به مخاطبانش ندارد بهجز آواهایی دردناک و نگاهی موهوم، گویا آنچه که او می خواست بگوید ورای امکان زبان نمادین بشری بود کتاب «هنر و مرگ» ترجمهای است از گزیده نوشتار او که از ترجمه انگلیسی سوزان سانتاگ به فارسی درآمده است.
کتاب هنر و مرگ