گرما رو به افول گذاشته بود، فقط شرجی ها بودند که هنوز زور خودشان را می زدند. فصل خرماچینی گذشته بود و حتی بوی صبور دیگر کمتر از تنورها به مشام می رسید. نمی دانستم اول مهر دقیقا کی می شود، آن موقع است که هوا کمی خنک می شود. دلم برای مدرسه مان خیلی تنگ شده بود.