کتاب خاطرات عکاس شخصی هیتلر

Hitler Was My Friend
(با پیشوا تا ابد)
کد کتاب : 58916
مترجم :
شابک : 978-6226683395
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 364
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1955
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 18 اردیبهشت

معرفی کتاب خاطرات عکاس شخصی هیتلر اثر هاینریش هافمن

هاینریش هافمن نقش کلیدی در ساختن افسانه ی هیتلر داشت، عکاسی که با دقت تصویر پیشوا را به عنوان یک شخصیت خداگونه ساخت. هافمن اولین کتاب عکس خود را در سال 1919 پس از کارش به عنوان عکاس رسمی ارتش آلمان منتشر کرد. در سال 1920 او به حزب نازی پیوست و ارتباط او با هیتلر آغاز شد.
او عکاس رسمی هیتلر شد و سفرهای زیادی با او داشت. او بیش از دو میلیون عکس از هیتلر گرفت، و آنها به طور گسترده، از جمله روی تمبرهای پستی توزیع شدند، کاری که برای هر دو مرد بسیار سودآور بود. هافمن در دهه 1930 چندین کتاب درباره ی هیتلر منتشر کرد، از جمله کتاب هیتلری که هیچکس نمی شناسد (1933). هافمن و هیتلر بسیار صمیمی بودند و او نه تنها به عنوان یک معتمد شخصی عمل می کرد - خاطراتش شامل جزئیات دقیقی از زندگی پیشوا است - بلکه به عنوان یک خواستگار - این هافمن بود که اوا براون، دستیار استودیوی خود را به هیتلر معرفی کرد.
در پایان جنگ، هافمن توسط ارتش ایالات متحده دستگیر شد و آرشیو عکس های او را نیز ضبط کرد و به دلیل سودجویی نازی ها به زندان محکوم شد.
این نسخه از یک کتاب کلاسیک شامل عکس‌های هافمن و مقدمه جدیدی از راجر مورهاوس است.

کتاب خاطرات عکاس شخصی هیتلر

هاینریش هافمن
هاینریش هوفمان (Heinrich Hoffmann؛ زاده ۱۲ سپتامبر ۱۸۸۵ درگذشته ۱۶ دسامبر ۱۹۵۷) عکاس اهل آلمان بود. وی عکاس رسمی آدولف هیتلر بود.عکسهای هافمن بخش مهمی از تبلیغات هیتلر برای معرفی خود و حزب نازی به عنوان یک پدیده مهم توده ای بود. او حق امتیاز را از همه موارد استفاده از تصویر هیتلر ، حتی بر روی تمبرهای پستی دریافت کرد که باعث شد او در طول دوران حکومت هیتلر میلیونر شود. پس از جنگ جهانی دوم او به اتهام سودجویی از جنگ محاکمه و به چهار سال زندان محکوم شد. وی از سوی محققان غارت هنری متفقین به عنوان ...
قسمت هایی از کتاب خاطرات عکاس شخصی هیتلر (لذت متن)
هنگام شروع کارم، در روزهایی که زمان عکس گرفتن طولانی بود، اصلی ترین وظیفه ام مراقبت از تکیه گاه سر و دست بود که برای پشتیبانی از مشتریان مشهور مان و محافظت آنها از گردن درد استفاده می شد. یکی دیگر از وظایفم تمیز کردن وسایل بود که گمان می شد برای هر استودیوی درست و حسابی لازم است. به طور مثال، قایقی با تمام تجهیزات دریانوردی در آنجا بود - تخم بزرگ شکسته ای که نوزادان برهنه را در آن قرار می دادند تا این حس را تلقین کنند که شهروند جدید جهان را لک لک به دنیا نیاورده است، بلکه به درستی و حقیقتا از تخم بیرون آمده است و چیزهای عجیب وغریب دیگر.