1. خانه
  2. /
  3. کتاب ترانه ی ناتمام

کتاب ترانه ی ناتمام

پیشنهاد ویژه
3.5 از 1 رأی

کتاب ترانه ی ناتمام

Tarane-ye Natamam
انتشارات: افراز
٪25
350000
262500
درباره علی اکبر جانوند
درباره علی اکبر جانوند
 علی اکبر جانوند در سال 1347 در روستای سهام آباد از توابع شهرستان تویسرکان در خانواده ای کشاورز بدنیا آمد. ابتدایی را در دبستان روستا و راهنمایی را در مدرسه روستای همجوار و دبیرستان را در هنرستان شهر تویسرکان در رشته عمران به پایان و جهت ادامه تحصیلات دانشگاهی به شهر همدان مهاجرت میکند. نخستین شعرها و قصه هایش درسال 1368 در مجلات ادبی آن زمان مانند گردون، معیار، مهدآزادی و ...به چاپ رساند. اولین کتابش (مجموعه‌ی قصه‌های کوتاه در دامنه‌های آلواتان سال 1378) و دومین کتاب (مجموعه‌ی شعرگنجشک‌ها قابل‌ تامل‌اند سال 1380) به چاپ رساند. وی توانسته است تاکنون نه اثر دیگر به نام‌های قصه‌های هستی 1و 2 و3 (کودکان و نوجوانان) و مجموعه‌های نت گم شده‌ی سکوت 1384 نشر ژوان و عشق ماناست 1384 نشر ژوان و رمان ترانه‌ی ناتمام 1389 نشر افراز. انتشارات افراز یک دفتر شعر به نام من وعروسکم از وی به چاپ رسانده و یک فیلمنامه نیزآمادۀ ساخت دارد.
دسته بندی های کتاب ترانه ی ناتمام
قسمت هایی از کتاب ترانه ی ناتمام

... به خاک سوخته می کوفتم . گود می شد. هیچ وقت استخوان پایم یا مچ دستم را در آن ها نیافتم . هرچند هر جمجمه ، جمجمه ی خودم بود و هر استخوان دست ، دست خودم ! قاطرها عرق کرده بودند. در آن سوز سرد، لحظه ای اگر درنگ می کردند، بخار از کول و کپل خیس شان بلند می شد و دیگر میلی به جلو رفتن نداشتند. حدود نیمی از ارتفاع را بالا آمده بودیم . برگشتم و عقب را نگاه کردم . روستای ماموستا ایاز در دامنه ی تپه ای ، پشت به شرق و رو به ما، در خاکستری هوا، با کورسوی نوری ، همچون لکه ی مرکبی بر سفیدی کاغذ، بر پهنه ی زمین ، نقش بسته بود. لایه ی رویی برف کم کم یخ می زد و تحت فشار اولیه ی قدم ها خرد نمی شد، اما همین که وزن بدن روی پای جلو می افتاد برف یخ زده به اندازه ی دو کف پا، خرت صدا می کرد و تا مچ ، پا در برف فرو می رفت و این باعث خستگی مفرط می شد...

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب ترانه ی ناتمام" ثبت می‌کند